هفت داستان کوتاه برای نوجوانان محتوای مجموعه حاضر را تشکیل میدهد. 'پنجره من و حیاط شازده 'عنوان یکی از داستانهاست که براساس خاطرات دوران کودکی راوی شکل گرفته است .در این داستان, راوی که رخساره نام دارد, پدر, برادر و خواهرش را در یک سانحه تصادف از دست میدهد, خود نیز در این سانحه آسیب میبیند به طوری که پس از آن قادر نیست راه برود و بشنود .از همین رو, هر روز به کمک مادرش به پشت پنجره اتاق طبقه دوم میرود تا خانه بزرگ و پر درخت شازده پیر را نگاه کند .این یکی از سرگرمیهای رخساره است .باغبان پیر و پسرش احمد نیز معمولا در باغ رفت و آمد میکنند . رخساره شاهد بسیاری از ماجراهایی است که در خانه شازده روی میدهد .سرانجام یک روز شازده در حالی که تنها به سر میبرد بیهوش میشود, این در حالی است که رخساره از این که دیگران را به کمک فرا بخواند عاجز است .با این همه با تلاش فراوان موفق میشود مادرش را از ماجرا با خبر سازد و بدین ترتیب شازده از مرگ نجات مییابد .