دربخش نخست کتاب وضعیت کنونی سینمای دینی در ایران از منظر پدیدار شناسانه بررسی شده و پس از آن به, نویسنده به درون مایهی حکمت معنوی و ساخت هنر بر اساس پرسشهای متفکران معاصر از تکنولوژی پرداخته همچنین معناشناسی سیمای دین را با تکیه بر نقد و تبیین ویژگیهای نظام غربی, در خصوص نگاه سوداگرانه به سینما, بررسی نموده است. وی برای مثال خاطرنشان میکند: 'تذکر علمای ربانی و عرفای همدانی و عاملان الهی آن است که ما را فرا خواند به ترک سطحی گرایی؛ یعنی درکی ایدئولوژیک که منافع گروهبندیهای سیاسی ـ اجتماعی مقدم بر حقیقت معرفت قرار میگیرد و حقیقت معرفت ژرف فدای منافع کوتاه مدت بوروکراتیک دورهای میگردد و ادراکات ظاهری را مقدم بر فهم یکپارچه تماس و با اعماق آگاهی دینی میکند, چنین رویکردی هرگز منجر به تاسیس یک نظام دینی عالی و پیشرفته نخواهد شد و هرگز نظام دینی را در جهان امروز برتر از نظام کفر قرار نخواهد داد, مگر آن که آن معارف عالی به کار گرفته شود و ضمن تطهیر جامعه بشری از رحبس و تاریکی کفر, عالیترین دستامدهای بشری را در هر زمینه بازتاباند'.