در کتاب حاضر یازده داستان کوتاه از((احمد پورنجاتی)) با این عناوین به چاپ رسیده است :((زخمه بر زخم)), ((مویه‌های تنهایی)), ((شب‌چره پدرانه)), ((جلسه باشکوه اداری)), ((یک دامن ستاره)), ((زنگهای پریشانی)), ((صوراسرافیل)), ((مرگ کبود)), ((جشن رسوایی)), ((اعترافات)) و ((وسوسه‌های شب بارانی)) : این داستان روایت عاشقانه‌ای است از زندگی((ناصر)) .او معلم ادبیات است و گرایش‌های سیاسی دارد .((ناصر)) ضمن تحصیل در دانشگاه, تدریس هم می‌کند .او در خانواده‌ای مذهبی و متدین پرورش یافته اما کوچکترین اطلاعی از مباحث دینی ندارد .ناصر به مطالعه رمان‌های سیاسی علاقه داشت تا این که به تدریج گرایش محسوسی به اندیشه‌های چپ‌گرا پیدا کرد .در سال آخر دوره دانشجویی او به فکر ازدواج افتاد .یک روز در سالن تئاتر((سنگلج)) با دختری به نام((پروانه)) آشنا می‌شود و ....