'ادگار مورن 'در این نوشتار با بهرهگیری از دانشها و علوم گوناگون بر آن است به دو پرسش' :که هستیم 'و 'به کجا میرویم 'پاسخ گوید' .او بر این باور است که هر چه انسان را بیشتر میشناسیم کمتر او را درک میکنیم . دانش شناخت نیست و شناخت درک نمیباشد .در بحران فراگیری که جوامع گوناگون را درنوردیده است, او به سرنوشت 'هویت انسانی'میاندیشد و آموزش انسانیت را به انسانیت حیاتی میداند .'بدین سان نویسنده در کتاب هویت اصیل انسانی و حرکت به جانب انسانیت و حقیقت وجودی او را تشریح میکند و در این رهگذر از پیشینه و فرهنگ انسان, هویت انسانی مشترک, یگانگی فرهنگی, هویت فردی و هویتهای کلان سخن میگوید.وی خاطر نشان میکند' :ما هنوز در ابتدای واقعه انسانی هستیم, در صورتی که تهدید به پایان رسیدنش به سوی ما گام بر میدارد . انسانیت هنوز در جست و جوی خود است و ما در آستانه رویکردهای پسا انسانیت هستیم .واقعه پیش از هر زمان دیگر ناشناخته است .'...