در هشتمین شمارگان از این مجموعه که در رابطه با 'زیباییشناسی' از دیدگاه 'مارتین هایدگر' به نگارش درآمده میخوانید: 'هایدگر در مورد هنر به معنایی که ما میشناسیم، سخن نگفته است؛ به بیان دیگر، آنچه او گفته در ذیل زیباییشناسی قرار نمیگیرد. بلکه او تفکر زیباشناسانه را مبتنی بر غلبهی متافیزیک و دوران متافیزیک میداند. همچنین او به فلسفهی هنر کاری ندارد. مسالهی اصلی هایدگر، پیوند دادن هنر با حقیقت است. پیوند دادن هنر با هستی است. او فیلسوف هستی است. همهی مساله، هستی است. از هستی است که این همه صورتها برآمده است. هایدگر همهی مباحث را به هستی پیوند میدهد، تکنولوژی، هنر، زبان، متافیزیک، تاریخ، تمدن و همهی آنچه که هست به هستی ارتباط دارد و ظهورش در ادوار مختلف هستی است و حقیقت و تاریخمندی آن یعنی ظهور آن در ادوار تاریخ است. هنر نیز از این قاعده مستثنی نیست'.