این مجموعه، گزارشی از مسائل روانی انسان، مسائل اقتصادی، بیعدالتیهای اجتماعی، ارتباطات ناهنجار انسانها، نیز تفسیر خاصی از نماز که بخشهایی از آن به صورت پرسش و پاسخ، فراهم آمده است. در بخشی از کتاب میخوانید: '... هرنماز آغاز یک توبه است؛ اعترافی است متواضعانه با این معنا که: ای رحمت واسعه، ای مهربان، خطای مرا بر من ببخش؛ من برای حفظ فطرت خویش که عنایت و امانت تو بود نزد من، قصور ورزیدم. هستی من امانت پاک و نیالودهای بود. تجلی پاک حضرت تو بود و من آن امانت پاک و شکوهمند را ارزان فروختم. به آن جفا کردم. نورانیت آن را به ظلمت بدل کردم. اکنون در ساحت قدسی و کبریایی تو سر سجود فرود میآورم؛ توبه میکنم؛ به خاک میافتم تا شاید کبرها و پیرایههایی که به خودم بستهام فروریزد و بار دیگر، شایستگی حضور و وصل را پیدا کنم. این بخشندهی مهربان و این روشنایی نامتناهی، از تو میخواهم این گمشده در توهمات را به ساحت نورانی خود راهدهی، ای همه رحمت، به این گم شده کمک کن تا ستایش او از وحدانیت تو چنان با خلوص و حضور باشد که با ذکر 'لا اله الا الله' این قطرهی سرگشته و بیپناه، بار دیگر به دریای رحمت متصل و در آن محو و فنا بشود'.