راوی داستان پسربچهای است از خانوادهای کرهای که از وضعیت زندگی مردم کره در جنگ جهانی دوم, به ویژه اشغال ژاپن پرده بر میدارد .پدرش در منچوری یک چند تبعید میشود و خود او به همراه مادر, زندگی مصیبباری را سپری میکند .او در مدرسه متوجه میشود که ژاپنیها قصد دارند تمام هویت کرهایها را نابود سازند, زیرا افراد باید نام ژاپنی را انتخاب کنند, لباس ژاپنیها را بر تن کنند و به طور کلی باید از پیشینه و هویت خود دست بردارند .قهرمان داستان با تلاش پیگیر, سعی دار این فاجعه را به دوستان و نزدیکان خود گوشزد سازد .البته او در گیر و دار جنگ به بیگاری گرفته میشود, اما پس از شکست ژاپن در جنگ جهانی, و وقایعی که رخ میدهد شاهد استقلال کشور خود بوده, این جمله پایانی را به زبان میآورد' :امروز, امشب, شهر سرانجام مال ما شدو امروز, امشب, من به صف مردانی میپیوندم که به همراه هم تاریخ را میسازند .'