نویسنده در این رمان به تحول برزخوار جامعهای اشاره میکند که در تب و تاب مدرنیسم رضاشاهی قرار است نو شود .وقایع رمان در تابستان 1320و حول زندگی دو زن میچرخد .اولین زن جزو خانوادههای ایرانی است که قبل از جنگ اول جهانی در روسیه زندگی میکردند' .شمسالضحی', دختر خانواده اول که در رشته مامایی در پترزبورگ تحصیل میکند و دختر دوم, 'رفعت 'در بیروت به سر میبرد . دو خانواده از دوستان قدیمی به شمار میروند که پس از سالها به ایران مراجعت مینمایند .بازگشت آنها به ایران, مصادف است با دوران تحولات رضاشاهی . 'رفعت 'و 'شمس الضحی', نسبت به تغییرات این دوره واکنشی متفاوت نشان میدهند . رفعت با دیدن آزادی و تجدد, اخلاقیات را رها کرده به دختری بیبند و بار بدل میگردد .در حالی که شمس الضحی در کنار حضور در اجتماع و در عین تجدد, سنتها را نادیده نمیگیرد و از آن دست فرو نمیشوید .