به تصريح كتاب: بحران انرژي از سال 1973 تا كنون در عرصههاي مختلف، بسياري از باورها و شيوههاي قراردادي خاص تمدن معاصر ما را دگرگون كرده است. در حوزهي معماري و فنآوري ساخت، شايد بتوان شاهد يكي از شگفتانگيزترين اين تحولات بود: رويكردي دوباره به معماري با خاك ... معماري خاك، اصيلترين و كهنترين صورت معماري ايران زمين است. هنري سرچشمه يافته از نبوغ فنآوريهاي بومي در تداوم هستي و ماندگار هنوز. اين معماري همچون سازههاي طبيعي از لانهي پرندگان گرفته تا كندوي زنبورعسل، حباب صابون، گوشماهيهاي دريايي و غارهاي زاده از مواد مذاب آتشفشاني به حد اعلاي اصول پايدار طبيعت يعني ايجاد حداكثر فضاي سازه با حداقل مصالح، دست يازيده است. به جرات ميتوان گفت معماري خاك ايران چند قرن از معماري مشابه در ديگر خطههاي جهان پيشرو تر بوده است. چه، برپايهي همآهنگي با محيط زيست، نيروي جاذبه و شناخت مقاومت فشاري سازههاي پوستهاي بنا شده است. دليل ديگر آن كه در حالي كه اكثر فرهنگهاي جهان اين معماري را براي سرپناه و سازههاي مفيد به كار گرفتهاند و اغلب برونگر است، معماري خاك ايران نه تنها به ضرورت احتياج مسكن پاسخ داده بلكه با هنر، فرهنگ، مذهب، و عرفان تلفيق يافته و براساس بافتهاي تجربه شدهي شهري پايهگذاري شده است كه نتيجهي آن آفرينش محيط زيستي است كه از درونگرايي و وحدت جسم و روح حكايت ميكند. در كتاب حاضر اين مباحث مطرح گرديده است: ديرينگي معماري با خاك؛ استحكام و پايداري معماري با خاك؛ تنوع فرم در معماري با خاك؛ تنوع كاركردهاي خانههاي خاكي؛ معماري خاك معماري جهاني؛ روشهاي ساخت با خاك؛ معماري با خاك، معماري اعتياد و تهيدستان؛ معماري با خاك در شهرسازي؛ معماري با خاك در ساخت روستاها؛ آرايههاي معماري با خاك؛ شهوتگرايي در معماري با خاك؛ بلندمرتبگي بناهاي خاك؛ عظمت بناهاي خاكي؛ آسايش در معماري با خاك؛ زوال، اعادهي حيثيت و انحراف معماري با خاك؛ سنت و تجدد در معماري خاك؛ و حال و آيندهي معماري با خاك.