حوادث داستان بلند حاضر که برای نوجوانان تالیف شده, در یک مجتمع آپارتمانی مسکونی روی می‌دهد .در این داستان, عده‌ای از بچه‌های هم‌سن و سال, گروهی به نام 8+8تشکیل داده‌اند .فرمانده گروه, 'فرید 'ـ راوی داستان ـ است که معدلش 20 شده و سال آینده به مدرسه تیزهوشان می‌رود .ماجرا از وقتی شروع می‌شود که 'نخودی‌ها 'به فرمانده خبر می‌دهند' :یه مرده توی زمین بغلی افتاده .'افراد گروه به سراغ مرده می‌روند و پس از ماجراهایی در می‌یابند که او نمرده, بلکه زنده است و تنها از روی بی‌حالی و ضعف قادر به حرکت نیست .بچه‌ها پس از آن که به او غذا می‌دهند, با مشورت و موافقت اعضای گروه آن مرد را دور از چشم آقای قالیچی ـ مدیر ساختمان ـ به موتورخانه ساختمان می‌برند .این کار با ترس و اضطراب و زحمت بسیار انجام می‌شود, اما پیرو آن وقایع دیگری رخ می‌دهد که اتفاقات بعدی داستان بر اساس آن شکل گرفته است .