نویسنده طی هشت فصل این کتاب, شیوههای تحلیل و تدبیر بحران در ایران را بررسی و ارزیابی کرده است .وی مفروضات اساسی کتاب را چنین عنوان میکند : 1'ـ اندیشه تحلیل و تدبیر بحران در ایران, هیچ گاه بر بنیانهای گزارههای جدی شکل نگرفته است .چنان که این بیان فوکو را بپذیریم که اندیشه و گزاره جدی را نباید فقط در فرمولبندیهای نظری مانند فرمولبندیهای فلسفه و علم جست و جو کرد, بلکه, آن را میتوان و باید در تمام شیوههای سخن گفتن, عمل کردن یا رفتار کردن که فرد در آنها به عنوان سوژه فراگیری, سوژه اخلاقی یا حقوقی, سوژه آگاه از خود و دیگران ظاهر میشود و عمل میکند, تحلیل کرد, در گفتار, کردار, پندار و رفتار نخبگان این مرز و بوم, به ندرت نشانی از یک اندیشه جدی پیرامون بحران و تدبیر آن مییابیم, 2ـ بسیاری از نخبگان و تصمیم سازان این سرزمین همواره خود جزئی از مشکل بودهاند, و نه قسمتی از راه حل .'عناوین فصلهای کتاب عبارتاند از' :گونهشناسی (تیپولوژی) بحران', 'مفهوم بحران', 'شاخصههای بحران', 'مدیریت بحران', 'اطلاعات و مدیریت بحران', 'تحلیل و تعلیل بحران', 'بحران و منطق پیشبینی', 'شرایط بحران و فقدان تصمیم .'