در کتاب 'مدرنیته و نظریههای جدید علم سیاست 'آرای بزرگان دنیای تفکر سیاسی به دو دسته' :مفروضات 'و 'فرضیات 'تقسیم شده است .نگارنده بر خلاف علمای فلسفه تحصلی بر این باور است که 'هیچ نظریهای نمیتواند دانش را از ارزش و واقعیت را از حقیقت جدا کند .کتاب با چنین پیش فرضی طی سه بخش اصلی سامان یافته است .بخش اول نشان دهنده مفروضات و افقهای ذهنی حاکم بر نظریه پزدازی جدید است .مفروضات مذکور, افق فکری حاکم بر فضای گفتمان این نظریهها را نشان میدهد .بخش دوم به جریان زمان نظریه پردازی جدید علم سیاست اختصاص دارد . نگارنده در بخش سوم نظریههای مختلف را به دو شکل وصفی و تفسیری درباب پدیدههای سیاسی مطرح میسازد' .بینش فلسفی در قالب فکری مدرنیته', 'نگرش روش شناختی نظریههای جدید علم سیاست', 'مکاتب نظریهپردازی فرانسوی :تقابل لیبرالیسم و محافظه کاری', 'مکتب جامعهشناسی آلمان', 'مکتب فکری انگلوساکسون', 'مکتب نخبهگرایی ایتالیا', 'نمادگرایی', 'پوزیتیویسم', 'رفتارگرایی, نظریه سیستمها', 'ساختارگرایی 'و 'کارکردگرایی 'پارهای از عناوین کتاب را تشکیل میدهد .