در کتاب حاضر که با هدف بررسی ریشهها، اهداف و فعالیتهای ماسونری به نگارش درآمده، نگارنده ریشههای فراماسونری را به فرقهی شهسواران معبد، متصل کرده، تصریح میکند: 'شهسواران معبد هنگامی که در اورشلیم بودند، دچار تغییرات زیادی شدند. ریشهی این تغیرات، رازی بود که در معبد سلیمان در بیتالمقدس ـ جایی که در خرابههای آن دست به کارش زده بودند ـ میباشد. در آنجا به دستنوشتههایی حاوی رسمهای اسرارآمیز یهودیت و مصر باستان و دیگر دستنوشتههای دستیافته که دیدگاه آنها را نسبت به جهان تغییر داد و فرقه به تدریج به عقاید مسیحیت، مرتد شدند و به مراسم جادوگری و جادوی سیاه روی آوردند که همان دیدگاه 'کابالا' است. ریشههای کابالا، به مصر باستان بازمیگردد. کایالا سنتی بود که برخی از رهبران بنیاسرائیل، آن را در مصر باستان آموختند و به صورت شفاهی نسل به نسل منتقل گردید. طبق نظریهی 'تئودور ریناخ' ـ مورخ یهودی کابالایک سم بیسر و صدا بود که وارد عروق یهودیت گردید و تمام آن را آلوده کرده است. (یکی از بدترین انحرافات ذهن بشر). همچنین نگارنده بر فلسفهی الحادی ماتریالیسم، نظریهی تکامل و ناتورالیسم تکیه دارد'.