مجموعهی حاضر، منتخبی است از 23 داستان کوتاه که عناوین برخی از آنها بدینقرار است: صدی، رنگآمیزی، مریمها، نوبت، آموزخوار، کلاهی از گیسوی من، بچهی تهران، یال، زنده در قاب، و شعر به انتظار تو. برای مثال در داستان 'شعر به انتظار تو'، آقای سرهنگی ـ راوی داستان که مسئول دفتر ادبیات و هنر مقاومت و جانباز 70 درصد است ـ در برگزاری شب خاطره، یکی از خاطرات خود را از دوران جنگ تحمیلی بازگو میکند. در این خاطره او به زخمی شدن خود توسط خمپارههای دشمن و پرستاری یک پلنگ از وی اشاره میکند. به تصریح راوی: 'فکر میکردم منی که به لطف خدا از پلنگ مهر دیدهام، دیگر امکان خطر برایم وجود ندارد، چون این واقعهی کماهمیتی نیست که تو به پرستاری پلنگی از مرگ حتمی نجات پیدا کنی، خونریزیات بند بیاید و از سرما در امان بمانی. این واقعه مرا به درک عظیمی از خلقت رسانده بود و احساس میکردم بزرگتر از آن است که یادش با من دفن شود، بلکه باید سینه به سینه نقل شود'.