واقع گرایی, طبیعت گرایی, نماد گرایی, باله روس, ساخت گرایی, اکسپرسیونیسم و تئاتر روایتی هستند که در این کتاب برای نشان دادن سیر تحول صحنهآرایی در نمایش, به ویژه صحنه آرایی نو طرح و بررسی شدهاند .سیر تطور صحنه آرایی مربوط به تحولاتی است که در اواخر قرن 19تا نیمههای قرن بیستم روی داد ;زیرا این تحولات متاثر از نظریههای جدیدی بود که در کل تئاتر و سبکهای جدید نقاشی به وجود آمد .تحولات جدید تئاتر نیز خود ریشه در تحولات علمی جدید و نظریههای فلسفی اگوست کنت داشته .در میان سبکهای فراگیر تئاتری این زمان شیوههای استانیسلاوسکی, آپیا, کریگ, مایر هولد و برشت بیش از همه بر صحنهآرایی معاصر تاثیر داشته است .در سبکهای نقاشی نیز شیوه نقاشان روس, کوبیسم, پیکاسو و نقاشی اکسپرسیونیستی آلمان بیش از دیگر سبکها اثرگذار بوده است .از ویژگیهای صحنه آرایی نو میتوان به این نمونهها اشاره کرد :وابستگی صحنه آرایی به بازیگری, سعی در خصوص رساندن دکور (حذف حشو و زواید), گرایش به انتزاع و تجرد, به کارگیری مصالح و مواد واقعی, و ازدیاد نقش نور .