اين مجلد از مجموعهي حاضر، به معرفي سربداران، از امراي محلي سبزوار، در قالب داستان اختصاص دارد كه نزديك 50 سال از حدود سال 737 تا 788 هـ . ق. در سبزوار و بعضي ولايات مجاور فرمانروايي كردند. امراي اين سلسله 12 تن بودند با نامهاي: خواجه عبدالرزاق باشتيني، امير وجيهالدين مسعود، آقا محمدآي تيمور، كلواسفنديار، خواجه شمسالدين فضلالله باشتيني، خواجه شمسالدين علي چشمي، خواجه يحيي كرابي، ظهيرالدين كرابي، حيدرقصاب، ميرزا لطفالله، پهلوان حسن دامغاني، و خواجه علي مويد. گفتني است، هيچيك از اين امرا، بيش از 6 يا 7 سال فرمانروايي نكردند و 9 تن از آنها به سختي مقتول شدند. اين امرا در ترويج تشيع و ارتباط با صوفيه و مشايخ تا حدي پيشرو قدماي صوفيه بودند، و با فتيان و اهل اخوت (جوانمردان) مراوده و ارتباط داشتند، و فقها و علماي شيعه را تشويق ميكردند. كلمهي سربدار يا سربدال به معني گستاخ و ماجراجو و پرخاشگر بوده و به كساني اطلاق ميشده كه در راس جماعتي از عوام، سلاح برگرفته بر دولت و حكومت وقت ميشوريدهاند. اولين كسي كه به نام سربدار در حدود سبزوار قيام كرد، و مردم را به طغيان عليه مغول خواند، امينالدين عبدالرزاق، پسر خواجه فضلالله باشتيني بود كه در باشتين سبزوار جماعتي از دلاوران ولايت را با خود همداستان نمود، و اين گروه بر ضد امراي مغول در خراسان شوريدند.