نویسنده در کتاب عمدتا بر نظریهها و رویکردهای روابط بینالملل تاکید دارد و مباحث آن را در دو بخش فراهم آورده است. بخش نخست به مطالعهی نظری خط اصلی فکری روابط بینالملل و نیز بررسی نظریههای انتقادی و پست پوزیتویستی میپردازد که از این منظر نظریههای لیبرالیسم، واقعگرایی، ساختارگرایی، هنجاری، انتقادی، پستمدرنیسم، فمنیسم، زیستمحیطی، مطالعات و تحقیقات صلح و سازهانگاری بررسی شده است. به تصریح نگارنده: 'از آن جا که دولت با وجود دگرگونیهایی که در کارکرد آن پدید آمده، همچنان بازیگر اصلی در سیاست بینالملل تلقی میشود و چنین برداشتی مورد تایید بسیاری از نظریهپردازان روابط بینالملل است، بنابراین بخش جداگانهای به این موضوع تخصیص داده شده است. بر این اساس سعی شده عملکرد عناصر متشکل دولت در چارچوب نظریهها و رویکردهای گوناگون بررسی شود. در این قسمت به مطالعهی نظام بینالملل، جامعهی بینالمللی، جامعهی مدنی بینالمللی و تجزیه و تحلیل نظریهی هنجاری نیز پرداخته شده اس'. بخش دوم کتاب تجزیه و تحلیل سیاست خارجی است که طی آن سه سطح تحلیل با کلیهی ویژگیهایش و با درنظر گرفتن همپوشی سطوح مختلف تحیل بررسی میشود. بر این اساس با عنایت به مطالعهی هدفها و منافع ملی، جهتگیریها و تغییرات احتمالی آنها مورد توجه قرار میگیرد؛ آنگاه ابعاد گوناگون امنیت ملی و بینالمللی با پشتیبانی نظریهها و رویکردهای روابط بینالملل تجزیه و تحلیل میشود. قسمت پایانی بخش، به بررسی دیپلماسی تخصیص یافته است.