نگارنده با هدف ذکر مهارتهای زندگی از پایگاه دین، در بخش نخست، نقش شناخت و باورها را در تصحیح انتظارات و احساسات، تبیین میکند و شناخت لازم در ابعاد مختلف زندگی را بررسی میکند. در فصل دوم این نکته بازگو شده که این جا دنیا است نه بهشت و نباید از دنیا انتظار بهشت را داشت. در فصل سوم نقش شناخت سختیهای دنیا در میزان رضایتمندی، آورده شده است. معنای زندگی و نقش آن در پویایی، مبحث بخش بعدی کتاب است. نگارنده در بخش بعدی کتاب، مسالهی رزق و قوانین آن را مطرح و نقش شناخت صحیح قوانین را در آسایش روانی تبیین میکند. فصل ششم اشارتی است به نقش آرزو در میزان رضامندی فرد، که در پی آن، موضوع 'دلبستگی به دنیا و تاثیر آن در افزایش فشار روانی'، 'مطرح میشود. نگارنده در بخش بعد، مقایسه کردن زندگی را به بحث گذاشته و با طرح مقایسههای مثبت و منفی، بر نقش نوع شناخت در چگونگی مقایسه، تاکید میورزد و سرانجام بر این حقیقت تاکید میورزد که نارضایتی از زندگی، معلول سختگرفتن زندگی است نه سخت بودن آن.