نوشتار حاضر، فیلم‌نامه‌ای است بر اساس واقعیت که در آن، نوجوانی شانزده ساله با نام 'استیو هارمون' به همراه دوستش 'جیمز'، متهم به قتل هستند. 'کتی ابراین'، وکیل مدافع 'استیو' است که قبل از شروع دادگاه به او نکاتی را درباره‌ی جدی گرفتن محاکمه و طرز قرار گرفتن در جایگاه، یادآور می‌شود و 'استیو' را درباره‌ی حمایت از او در دادگاه، امیدوار می‌کند. 'کتی' به هنگام دفاع، با اشاره به انسان‌های دیو سیرتی که همیشه به دنبال کشتن و دزدیدن‌اند، 'جیمز' را محکوم می‌کند. در همین حال، 'استیو' پشت سر هم کلمه‌ی 'دیو' را روی کاغذی می‌نویسد. اما 'کتی' روی همه‌ی آن‌ها را ضربدر کشیده، می‌گوید: 'اگر می‌خواهی هیئت منصفه باور کنن که بی‌گناهی، اول باید خودت باور کنی'. و....
