این کتاب, چهارمین جلد کتاب از مجموعه داستانهای 'هنک, سگ گاوچران' است که برای نوجوانان به فارسی ترجمه شده است .داستان از زبان 'هنک ' بازگو میشود .او و دستیارش, که سگ دیگری به نام 'دراور 'است وظیفه نگهبانی از مزرعهای را در غرب تگزاس بر عهده دارند .در هر کتاب از این مجموعه, هنک ماجرای تازه و متفاوتی پشت سر میگذراند .در این داستان, هنک که نمیداند هواپیما چیست, ناگهان با پرندهای غولپیکر مواجه میشود که از آسمان فرود میآید و در پی آن, 'هنک 'با پرنده نقرهای بزرگ (هواپیما) درگیر شده, در نتیجه دماغش زخمی میشود' .هنک 'زمانی که به بینیاش نگاه میکند احساس میکند, چشمانش لوچ شده است .از آن پس ماجراهایی برای 'هنک 'پیش میآید که حتی دستیارش 'دراور 'او را ضعیف میپندارد و به او آزار میرساند .نبرد هنک با 'روفوس 'سگی از گونه 'دوبرمن 'موجب میشود که هنک به شدت زخمی و درمانده شود .سپس برای مدتی ناپدید میشود ;اما سرانجام جمعی از لاشخورها که از دوستان هنک هستند برای درمان لوچی چشمش او را به جغد جادوگر معرفی میکنند .بدین ترتیب, جغد چشمهای هنک را درمان میکند و هنک ماجراهای دیگری میآفریند که شرح آن در داستان آمده است .