نویسنده در کتاب کوشیده است منشا عادت ستیزیها را در زبان و بیان شعر مولوی بشناساند .وی به همین منظور بحثی از 'عشق و غزل 'مطرح ساخته تا امکان مقایسه شعر مولوی با میراث شعری قبل از او و تجدد و تحولی که او در این سنت به وجود آورده فراهم آید .بخش بعدی کتاب به بررسی زبان قرآن اختصاص دارد ;به ویژه به آن بخش از شیوه بیانی خاص قرآن توجه گردیده که بیشتر بر ذهن مولوی تاثیر گذارده است .نویسنده در بخش دیگر کتاب, تاثیر جهانبینی عرفانی و تجربههای خاص متاثر از این جهانبینی را به منظور مقایسه آن با بافت وحی, و تاثیر آن را بر ساختار زبان مولوی پی میگیرد .در بخش بعدی, تاثیر این جهانبینی بر زبان, و تحولی که مولوی ـ در نتیجه تاثر از بافت ناشی از آن جهانبینی و تجارب عرفانی ـ در غزل پدید آورده است تحلیل میشود .مبحث دیگر کتاب درباره اسباب ساخت شکنی در غزل مولوی است ;به ویژه ساخت شکنیهایی که به ابهامهای گوناگون در غزل او منجر شده است .بخش آخر کتاب مربوط به شیوه بدیع داستانپردازی مولوی در مثنوی, همچنین ساخت شکنیهای دیگری است که مثنوی مولوی را از دیگر مثنویهای عرفانی متمایز میسازد .