این داستان مصور و رنگی, درباره 'داد ون بزرگ 'تزار روسیه است که در جوانی با بی رحمی در قلمرو خود حکومت می‌کند ;اما چون زمان پیری او فرا می‌رسد از جنگ و نزاغ خسته شده, در پی آرامش است .با این همه, سرزمین‌اش پیوسته مورد تهاجم دشمن قرار می‌گیرد .این در حالی است که تزار دیگر یارای مقابله با دشمنان خود را ندارد و درمانده می‌شود .در این حین, جادوگری نزد او آمده, خروسی طلایی به او می‌دهد و می‌گوید این خروس قادر است تو را از خطر آگاه سازد .بدین ترتیب تزار, خروس را بر بالای مناره‌ای قرار می‌دهد و از آن پس, هر گاه سرزمین‌اش مورد تهاجم قرار می‌گیرد خروس او را از خطر با خبر می‌سازد .جادوگر به پاس این خدمت خود, از تزار می‌خواهد تا در آینده, هر گاه از او چیزی خواست, آرزویش را بر آورده سازد .سپس ماجراهایی روی می‌دهد که داستان براساس آن تدوین شده است .