این نوشتار مشتمل بر مقالهای است در باب تجدد و عقبماندگی که برای نمونه در بخشی از کتاب آمده است: 'کشور ما در طلسم ساختاری دولت شبه مدرن از اواسط قرن نوزدهم به این سو گرفتار مانده است. دولت شبه مدرن, ماهیتا ضدتوسعه است؛ زیرا از نتایج ناموجود محصولات بخش علمی فناوری ضعیفی که وجود دارد, محروم است و مازاد ناچیز در آمد اقتصاد خصوصی جامعه ـ سرمایهداری ابترـ کفایتش نمیکند. تا پیش از سال 1919 میلادی, کمکها, وامها, حقالامتیازات و هزینه شراکت مستقیم کشورهای مدرن برای انجام بعضی وظایف به جای دستگاه ناتوان دولتی, منبع تامین هزینههای دولت شبه مدرن بود.... در حال حاضرمدتی است وارد سیکل معیوبی شدهایم که باز خورد افزایش جمعیت و اثرات تعمیم الگوی مصرف طبقات بالا به طبقات متوسط و پایینتر باعث شده است, درآمد نفت کفایت ادامه وضع موجود را نمی دهد'. مباحث کتاب عبارتاند از: 'توسعه ـ نگاهی کلی', 'عصر کهن و باستانی', 'هزاره اول میلادی ـ کلیات', 'مغاک ـ شکاف تمدنی در آغاز هزاره دوم', 'مدرنیته ـ کلیات', 'امکان نپذیری ـ اولین تحول در رویکرد معرفتی انسان جدید', 'شناخت پذیری ـ اوج سازمندی دنیای مدرن', 'دولت مدرن ـ سپهر سیاسی, نقطه ضعف سیستمیک مدرن', 'سرمایهداری ـ سپهر اقتصادی جامعه مدرن', 'دولت شبهمدرن ـ نقش ساختاری ضد توسعه', 'مهندسی دولتهای مدرن ـ رفع عامل عدم تعادل' و 'فرازهایی از تاریخ مدرنیته در جهان ـ نگاه ایرانی, اسلامی'.