نویسنده در این کتاب, 'فرایند جهانی شدن 'و 'خاص گرایی فرهنگی 'و تبیین رابطه میان این دو متغیر را در قالب سه بخش بررسی میکند .در بخش نخست, پس از بحثی کوتاه درباره تعریف مفهوم بندی و اهمیت جهانی شدن, به آرای سه نسل از نظریه پردازان مختلف درباره جهانی شدن اشاره گردیده است .در این بخش همچنین با تشریح 'جهانی شدن 'از سه جنبه اقتصادی, سیاسی و فرهنگی, دلایل شتاب و گستردهتر شدن فرایند جهانی شدن در دهههای پایانی قرن بیستم بررسی میشود .در بخش دوم, ابتدا 'عام گرایی فرهنگی 'و انواع آن به اختصار توضیح داده میشود ;سپس ضمن تعریف و مفهوم بندی خاص گرایی فرهنگی, انواع اصل خاص گرایی تشریح میگردد .نویسنده در این بخش خاطر نشان میکند که در محدوده زمانی مورد بحث, خاص گراییهای فرهنگی نیز بیشتر و گستردهتر شدهاند .وی پس از آن در بخش سوم رابطه میان جهانی شدن و خاص گرایی فرهنگی را تبیین میکند و طی آن از هویت و شیوه هویت سازی, و تاثیر جهانی شدن بر هویت سازی سنتی سخن میگوید . نگارنده در پایان یادآور میشود :فرایند جهانی شدن با آن که آسودگی انسان منفعل و مقید جامعه سنتی را از بین برده, هویت سازی را به عملی فرد محور تبدیل میکند, امکان انسان بودن در عین خاص بودن را آشکار میکند و همچنین بی مرزی فرهنگ, تفاوت و گوناگونی را نشان میدهد .بیگمان با چنین بستر, شرایط و امکانات میتوان جهانی اندیشی, محلی زندگی کرد .'