در این کتاب, مولف ضمن معرفی 'ماکس شئلر', دیدگاههای وی را در جامعه شناسی شناخت به نقد کشیده است. در بخشی از کتاب میخوانیم: دربارهی مختصات عمومی جامعه شناسی شناخت شئلر میتوان چنین گفت: 'نخست آن که, جامعه شناسی شناخت شئلر, برابر مشی عام جامعه شناسیهایی که از کنت و اسپنسر تا زمان خود شئلر اشاعه یافتهاند, 'گشایش افق' دید محسوسی را نشان میدهد. دوم آن که این جامعه شناسی شناخت برای متفکرانی که از تفسیر و تشریح بیشتر بیرونی وقایع اجتماعی خسته و ملول شدهاند, با تاویلات خاص خود دریچهای را به سوی درون بینی و درون یابی جریانهای اجتماعی و تاریخی شناخت انسانها باز میکند و لذا با این گونه 'ژرفنگری جامعه شناختی و جامعه شناسی تعمیقی', نوآوریهای خاصی را پدید میآورد. سوم آن که چند سوی نگری شئلر و مشی نظارهی نمود شناسانهی کثرتگرای او در پژوهش ساختارهای عقلانی تحرک ویژهای به افکار او بخشیده است و این طرز تفکر را در قلمرو جامعه شناسی شناخت برابر مونیسم (ماتریالیستی) بارورتر مینمایاند! چهارم آن که, جامعه شناسی شناخت شئلر (به قول مانهایم) بیانگر سه شاخصهی اصلی تمام جامعه شناسیهای شناخت اصیل و اصلیت است...'.