ترجمه این اثر از روی چاپ پنجاه و پنجم بنگاه انتشارات Gallimardپاریس, و با مقدمه 'ژان پل سارتر 'که تحلیلی از این اثر است به طبع رسیده است . کامو در این رمان, بیهودگی و پوچی دنیایی را نشان میدهد که آدمی از سازش با آن عاجز میماند .قهرمان داستان, انسان بیگانهای است که حس میکند بیهوده است, اما در عین حال به زیباییهای این جهان و به لذاتی که نامنتظر در هر قدم سر راه آدمی است, سخت دل بسته است و از این رو سعی میکند خود را بفریبد و کردار و رفتار خود را به گونهای موجه جلوه دهد .این مرد نسبت به همه چیز بیگانه است :از عادات و رسوم مردم, از نفرت و شادی آنان, و از آرزوها و دل افسردگیهایشان .سرانجام, 'بیگانه 'مردی است که در برابر مرگ ـ چه آن جا که آدم میکشد و مرگ دیگری را شاهد است و چه آن جا که خود محکوم به مرگ است ـ رفتاری غیر معمول دارد .