مطالب کتاب براساس دو مبحث بررسی میشود .نخست, 'علوم بلاغی ازدیدگاه روان شناسی 'و دوم 'بلاغت افراد از دیدگاه روان شناسی .'در آغاز کتاب, نکاتی چند در ارتباط ادبیات و روان شناسی مطرح گردیده از جمله این که نگارنده معتقد است' :علوم بلاغی, معانی, بیان و بدیع بیش از هر شاخه دیگری از علوم ادبی, مرتبط با روان شناسی است ...در بلاغت, سخن از تاثیر کلام در نفوس است, و این تاثیر, چه منطقی باشد و چه عاطفی و احساسی, تاثیری روانی است ;گوینده با کلام بلی غ خود شنونده را به فکر فرو میبرد, متعجب میکند, مسرور و شادمان میگرداند, محزون و غمگین میسازد, به خشم و کین وا میدارد, به خلسه و خمودگی میافکند .این مقولات و تاثیر پذیری شنونده در آنها در عین این که از مباحث روان شناسی است, در علوم بلاغی نیز مطرح میگردد و بررسی میشود .دو دیگر این که در علوم بلاغی از ابزارهایی چون تشبیه و استعاره و مجاز برای تعمیق تاثیرات کلام و احیانا ایجاد لذت و تقویت جنبههای زیبای سخن استفاده میشود .'...پارهای از مباحث کتاب از این قرارند' :بررسی بیان از دیدگاه روان شناسی', 'مجاز, گستردهترین عرصه تداعی', 'جلوههای ناهشیاری در تخیل', 'ملاحظات روان شناختی در بدیع', 'عروض و روان شناسی 'و 'پیوندهای بلاغت روان .'