'برژینسکی'، سیاستمدار و نظریهپرداز سیاسی آمریکا، در این کتاب، ضمن تایید نظام و جامعهی آمریکا، نقدهای عمیق و جانداری را هم به روند حاکمیت آمریکا دارد. او مینویسد: 'هیچ گاه توان نظامی و تشکیلاتی آمریکا به این اندازه زیاد و همزمان هیچ گاه اعتبار سیاسی آمریکا به این کمی نبوده است.... از آن جا که مشروعیت بین المللی آمریکا بر اساس اعتماد استوار است و از آن جا که اعتماد مردم جهان نسبت به آمریکا سست شده، بنابراین هزینههای تحمیل شده به آمریکا به ویژه در حمله به عراق بسیار زیاد بوده است... در قضیهی عراق، جریان چپ نه تنها در دیدگاههای خود نسبت به ضدیت با آمریکا راسختر شده، بلکه آمریکا اعتبار خود را برای جریانهای راست نیز از دست داده است'. گرچه وی معتقد است کنگره آمریکا میتواند در مقابله با بحرانها نقش کنترل کننده داشته و مانع استراتژیهای توسعه طلبانه و سلطهآمیز گردد... برداشت برژینسکی این است که جناح راست افراطی آمریکا و غرب بر این، باور است که اسلام در ذات خود از سه ویژگی برخوردار است: 'ضدیت با غربی'؛ ضدیت با دموکراسی' و 'گرایش به بنیادگرایی افراطی'. بنابراین وی تصمیمسازی و دستیابی به استراتژی مبتنی بر این سه ویژگی را بسیار خطرناک میداند....'.