این کتاب مجموعهی سه گفتار دربارهی افسانهی سیزیف اثر 'آلبر کامو' است که در قالب سه عنوان 'یک استدلال پوچ' و 'آفرینش پوچ' نگاشته شده است. به تصریح نویسنده: 'افسانهی سیزیف به نقد مدرنیته و انسان متجدد میپردازد. در واقع، احساس پوچی و شوریدهدلی نتیجه فقدان معنا و گسترش نیست، انگاری درون جامعه مدرن است. روند تجدد مآبی معاصر افسون زدایی را با خود میآورد و پی دیوارهای پوچی را میریزد. سیزیف (یامورسو) شاهد و قربانی تکرار کسل کننده زندگی (ماشینی ـ مکانیکی) یکنواخت میباشد و در گرداب ناآرامی و عدم شور و شوق کشیده میشود. دلشوره (هایدگر)، تهوع (سارتر) و از خود بیگانگی (مارکس) حالتهای روحی فرد عصر مدرنیته را بیان میکند. اگر به متن این اثر بیشتر دقت کنیم متوجه میشویم که کامو مدام به اندیشمندانی چون هایدگر، یاسپرس، کیرکه گور، چستوف، داستایوسکی، شوپنهائر و نیچه ارجاع میکند، یعنی او به کسانی که ارزشها و عقاید مدرن را نقد کردند متوسل میشود زیرا کامو خود را با آنان کم و بیش هم عقیده یا 'خویشاوند' میداند......