در این کتاب مصور و رنگی یکی دیگر از داستانهای شاهنامه بازگو شده است. داستان حاضر دربارهی یکی از شاهان ایران به نام اردشیر است که پادشاهی ظالم به نام اردوان را از تخت به زیر میکشد و خود به جای او بر تخت نشسته به عدالت بر مردم حکم میراند. اردشیر دختر اردوان را به همسری میگیرد و او را بسیار دوست دارد. یکی از پسران اردوان به نام بهمن که متواری است از خواهرش میخواهد تا اردشیر را به قتل برساند. بر اثر حادثهای اردشیر از نقشهی همسرش آگاه شده، دستور کشتن او را صادر میکند. موبدی که عهدهدار این امر شده، پس از آن که میفهمد دختر اردوان باردار است از قتل او صرف نظر میکند و تا هفت سال از او و پسرش که شاپور نام دارد نگهداری میکند. پس از آن اردشیر همسرش را میبخشد و او را با فرزندش به قصر بازمیگرداند.