نویسنده در سلسله مطالب این کتاب در صدد اثبات و بزرگداشت 'آدمیت' است. وی میگوید: 'آنچه بیش از هر چیز مایه سرخوردگی است این است که ظاهرا پس از گذشت هزاران سال, نه تنها به پاسخی دست نیافتهایم بلکه همچنان در تجاوز به حقوق یک دیگر, و در نابودی خود و دیگران اصرار ورزیدهایم. و در این میان گویی شادی خود انگیختگی و شگفتی معنویت را بیش از همیشه از دست دادهایم. انگار با این واقعیت که ما نیز بخشی از همه چیز و همه کس هستیم بیگانه شدهایم و به خود مداری و تنگنظری بازگشتهایم. در نتیجه, ما و جهانی که در آن به سر میبریم همچنان به صورت نیروی تحقق نیافته بر جای مانده است. از این رو, ما نیز بسیار کمتر از آنچه میتوانیم باشیم بر جای ماندهایم. برای تجربه آن تمامیت والا باید دانست که هستی چون طرحهای پیچ در پیچ یک گلدوزی است که نمیتوان هیچ یک از نقشهایش را ناتمام رها کرد. بدین معنا هیچ حیاتی دارای اهمیتی کمتر یا بیشتر نیست؛ و همچنین مسئولیت هیچ یک از ما نیز کمتر یا بیشتر از دیگری نیست؛ زیرا در وجود هر یک از ما بخشی حیاتی از آن تمامیت نهفته است'. مطالب آغازین کتاب درباره مراحل رشد به سوی انسان کامل شدن است که در پی آن, کنش کامل انسان درمراحل زندگی (کنش نوزاد و کودک, نوجوان, انسان بال غ, انسان صمیمی, و انسان پیر) تشریح شده است. بخش دیگر کتاب به نگرش تائو, کنفوسیوس, بودا, هندو, اسلام, یهودیت و مسیحیت درباره انسان با کنش کامل اختصاص یافته همچنین مفاهیم دیگری از کنش کامل بررسی شده است.