ابنمجاهد
اِبْنِ مُجاهِد، ابوبکر احمد بن موسی بن عباس (245-20 شعبان 324ق/859 -13 ژوئیهٔ 936م)، مقری بزرگ بغداد و نخستین کسی که قرائات سبع را رسمیت بخشید. او از نوجوانی در بغداد به تحصیل پرداخت، چنانکه از قدیمترین شیوخ او میتوان احمد بن منصور رمادی (د 265ق) را نام برد (خطیب، 5/144). ابن مجاهد از محمد بن جهم سمری نیز ادب، علوم قرآنی...
ابنمجبر
اِبْنِ مُجْبَر، ابوبکر یحیی بن عبدالجلیل بن عبدالرحمان بن مجبر فِهری (ح 535 - 588ق/1141-1192م)، شاعر اوایل عصر موحدون در اندلس و مغرب. در برخی منابع نام او را «ابن مجیر» ضبط کردهاند که بیگمان تصحیف است (نک: ابن خطیب، 4/418؛ حاجی خلیفه، 768؛ ابن عماد، 4/295؛ زرکلی، 8/152؛ امین، 2/48). او اهل بَلَّش مالقه1 بود (صفوان، 51)، د...
ابن مجدی
اِبْنِ مَجدی، نک: شهابالدین احمد. </p>
ابن محاملی
اِبْنِ مَحامِلی، نک: محاملی. </p>
ابنمحبوب
اِبْنِ مَحْبوب، حسن بن محبوب بن وهب بن جعفر بن وهب سَرّاد (زراد) بَجَلی (149-224ق/776-839م)، از راویان امامی کوفه. طوسی کنیهٔ او را ابوعلی آورده است ( الفهرست، 26). اطلاعات دربارهٔ زندگی وی برگرفته از گفتههای نوادهٔ او جعفر بن محمد بن حسن است که توسط کشی نقل شده است (همو، اختیار، 584). وهب جد اعلای حسن بندهای از «سِند...
ابنمحرز
اِبْنِ مُحْرِز، ابوالخطاب مُسلم و به قولی سَلْم یا عبدالله، موسیقی دان ایرانی تبار و خوانندهٔ هنرمند مکی. او در مکهٔ معظّمه پرورش یافت و حدود 140ق/757م (زرکلی، 7/223؛ بستان ) یا به روایتی قابل تردید 96ق/715م (فارمر، «تاریخ موسیقی1»، درگذشت. وی از موالی عبدالدار بن قُصَی یا بنی مخزوم بود و چهرهای زرد، قدی بلند و پشتی خمیده...
ابنمحرز
اِبْنِ مَحْرِز، ابوالعباس احمد بن محرز بن شریف محمد (مق ذیقعدهٔ 1096/ اکتبر 1685). از خاندان علوی مغرب. بعد از مرگ شریف رشیدبن محمد، عموی ابن محرز در مراکش (1082ق/1672م)، بزرگان مغرب در ذیحجهٔ همان سال با مولا اسماعیل، برادر رشید و عموی دیگر ابن محرز که در آن موقع فرمانروای مکناسهٔ الزیتون فاس بود، بیعت کردند (ابن حاج، 304؛ نک...
ابنمحلی
اِبْنِ مَحَلّی، ابوالعباس احمد بن عبدالله بن محمد بن عبدالله بن قاضی سجلماسی (967- مق 8 رمضان 1022ق/1560-12 اکتبر 1613م)، فقیه و صوفی. او در سجلماسه به دنیا آمد (وفرانی، 200، 208؛ کحاله، 1/300) و در کتاب خود به نام اصلیت الخِرّیت خویشتن را به عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر (ص) منتسب میسازد، ولی ازوجه تسمیهٔ خاندانش به اب...
ابنمحیصن
اِبْنِ مُحَیْصِن، محمد بن عبدالرحمان سهمی (د 122 یا 123ق/ 740 یا 741م)، قاری مکه و از قاریان چهاردهگانه. در برخی منابع نام وی به اشکال دیگری نیز ضبط شده است (نک: ابن مجاهد، 65؛ ذهبی، معرفهٔ، 1/82). مصعب زبیری (ص 407) نام او و پدرش عبدالرحمان را با یکدیگر خلط کرده است (قس: ابن حزم، 164). در مورد نسبت وی به بنی سهم از قری...
ابنمخلد
اِبْنِ مَخْلَد، لقب دو تن از دیوان سالاران و وزیران ایرانی نژاد عهد عباسی در سدههای 3 و 4ق/9 و 10م و شاخهای از خاندان ابن جرّاح (ه م) که اصلاً از دیرقُنّی نزدیک بغداد برخاستند: 1. ابومحمدحسن بن مخلدبن جراح (209- 268ق/824 -881م)، کاتب و وزیر چند تن از خلفای عباسی. از آغاز و چگونگی پیوستن حسن به دستگاه خلافت اطلاعی در دست...
ابنمخلد، أبوالحسن
اِبْنِ مَخْلَد، ابوالحسن محمد بن محمد بن محمد بن ابراهیم بزاز (329-11 ربیعالاول 419ق/941-9 آوریل 1028م)، محدث و فقیه حنفی بغدادی. او از نوجوانی به تحصیل علم آغاز کرد و توانست شیوخ کهن سال بغداد را درک کند. چنانکه در 339ق از کسانی چون محمد بن عمرو بن بختری رزاز، ابوالحسن عمر بن حسن شیبانی، ابوعمرو ابن سماک، جعفر بن محمد ب...
ابنمخلد، أبوعبدالله
اِبْنِ مَخْلَد، ابوعبدالله محمد بن مخلد بن حفص دوری عطار (233-24 جمادیالا¸خر 331ق/848 - 5 مارس 943م)، محدث بغدادی. وی در محلهٔ دور در جانب شرقی بغداد میزیسته و از مسلم بن حجاج نیشابوری، زبیر بن بکار، یعقوب بن ابراهیم دروقی و حسن بن عرفه و جمعی دیگر حدیث شنیده است (خطیب، 3/310-311) و نیز با عدهای از شاگردان احمد بن حنبل...
ابنمخلد، أبوالعلاء
اِبْنِ مَخْلَد، ابوالعلاء صاعد (د 276ق/889م)، وزیر المعتمد خلیفهٔ عباسی و کاتب الموفق برادر و ولیعهد او که به همین سبب به ذوالوزارتین ملقب شد. وی از مسیحیان کَسکَر بود (صابی، 130؛ ذهبی، 13/327؛ صفدی، 16/233) که به پشتیبانی الموفق به وزارت رسید. به گفتهٔ ابن خلکان (1/281) معتمد به خوش گذرانی مشغول بود و از رسیدگی به احوال رعی...
ابنمدبر
اِبْنِ مُدَبّر، نام 3 برادر ادیب و شاعر، از درباریان عصر اول عباسی. مدبر نام نیای بزرگ آنان است (برای تلفظ درست کلمه، نک: ذهبی، 2/581) که گویا از موالی ایرانی نژاد بوده است («مدبر» بردهای است که پس از درگذشت مولایش آزاد میگردد) و بر پایهٔ برخی از گزارشها نسب وی به پادشاهان ساسانی میرسیده است (بکری، 1/134؛ قس: ابن خلکان...
ابن مدینی
اِبْنِ مَدینی، ابوالحسن علی بن عبدالله بن جعفر بن نجیح (161 یا 162- 28 ذیقعدهٔ 234ق/778 یا 779-23 ژوئن 849م)، از پیشروان علوم حدیث در بغداد. وی با عروهٔ بن عطیه از بنی سعد بن بکر نسبت ولاء داشت و به همین جهت «سعدی» نیز خوانده میشد. اصل خاندان وی از مدینه بود، ولی او خود در بصره تولد یافت (بخاری، التاریخ، 3(2)/ 284؛ ابن ح...
ابن مرابع
اِبْنِ مُرابِع، ابومحمد عبدالله بن ابراهیم اَزْدی (د 750ق/ 1349م)، ادیب و شاعر اندلسی عصر بنی نصر در غرناطه. وی در بلّش مالقه1، زاده شد (ابن خطیب، 3/421؛ عبادی، 163). دانستههای ما از زندگی وی اندک و منحصر به مطالبی است که دوستش ابن خطب (3/421-432) دربارهٔ او آورده است. ابن مرابع شاعری دوره گرد بود و از زمرهٔ وابستگان طری...
ابن مراغی
اِبْنِ مَراغی، ابوالفتح محمد بن جعفر هَمْدانی وادعی. ادیب و نحوی سدهٔ 4ق/10م. از میان مؤلفان قدیم تنها ابوحیان توحیدی نویسندهٔ معاصرش اطلاعاتی دربارهٔ او به دست داده و تذکرهنویسان نیز در سخنان مختصری که راجع به زندگی او نوشتهاند، بر همین اطلاعات استناد کردهاند. ابوحیان گاه او را «مراغی» و گاه «ابن مراغی» نامیده (نک: اخل...
ابنمرحل
اِبْنِ مُرَحَّل، ابوالحکم مالک بن عبدالرحمان بن علی سَبتی مالقی (604 -699ق/1207-1300م)، فقیه، شاعر و ادیب اندلسی. خاندان او از موالی بنی مخزوم و منتسب به قبیلهٔ مصموده از قبایل بربر مغرب بودند (ابن قاضی، جذوهٔ، 327). او خود در مالقه زاده شد، اما بیشتر عمر را در سبته گذراند، از این رو نسبت مالقی و نیز سبتی یافت (همانجا؛ مقری...
ابنمرحل
اِبْنِ مُرَحَّل، ابوعبدالله محمد بن عمر بن مکی بن عبدالصمد، ملقب به صدرالدین (شوال 665 -24 ذیحجهٔ 716/ ژوئیهٔ 1267-9 مارس 1317)، شاعر و فقیه شافعی. از آنجا که پدرش وکیل (متصدی) بیتالمال دمشق بود، وی به ابن وکیل نیز شهرت یافته است (ادفوی، 581؛ صفدی، 4/264). گاه او را ابن جوهری (ابن رافع، ذیل، 46) و ابن خطیب (ابن حجر، 5/3...
ابنمردنیش
اِبْنِ مَرْدَنیش، ابوعبدالله محمد بن سعد بن محمد بن سعد (یا احمد) بن مردنیش جذامی یا تُجیبی (518 -567ق/1124- 1172م)، امیر شرق اندلس که حدود 25 سال بر آن نواحی حکم راند و برای تصرف مناطق مرکزی با امیران مرابطی و موحدی به مبارزه پرداخت (مؤنس، 2/232؛ ابن ابار، 2/232؛ ابن خطیب، الاحاطهٔ، 2/121). در باب نام جدش مردنیش نظرات گ...
ابنمردویه
اِبْنِ مَرْدویه، ابوبکر احمد بن موسی بن مردویه ابن فورک (323- 24 رمضان 410ق/935-23 ژانویهٔ 1020م)، از محدثان بزرگ اصفهان. وی در خاندانی اهل دانش به دنیا آمد، چنانکه پدرش ابوعمران و برادرش ابوعبدالله محمد نیز از محدثان و عالمان اصفهان بودند (ابونعیم، 2/307، 314؛ مافروخی، 29؛ ذهبی، تاریخ، 361). ابن مردویه ظاهراً در اصفهان پرور...
ابنمرزبان
اِبْنِ مَرْزْبان، نک: بهمنیار بن مرزبان. </p>
ابنمرزبان
اِبْنِ مَرْزْبان، نک: سیرافی، ابوسعید. </p>
ابنمرزبان محولی
اِبْنِ مَرْزْبانِ مُحَوَّلی، نک: محمد بن خلف. </p>
ابنمرزوق
اِبْنِ مَرْزوق، نک: عثمان بن مرزوق. </p>