ابن میمون، ابوالحسن
اِبْنِ مِیْمون، ابوالحسن علاءالدین علیبن میمون مغربی فاسی غُماری (د 917ق/1511م)، عارف مراکشی. چون زادگاه او غُماره از نواحی فاس بوده است، او را غماری و فاسی گفتهاند (ابن طولون، 1/359؛ ابنحنبلی، 1 (2)/952؛ غزی، 1/271). ابنحنبلی در تاریخ خود عبارتهایی از الرساله المیمونیه فی توحید الجرومیۀ ابنمیمون نقل کرده است، حاکی از اینکه ابنمیمون ادریسی است و از این...
ابن میمون، موسی
ابْنِ مِیْمون، موسیبن میمون اسرائیل قرطبی (530-601ق/1135-1204م)، عالم و فیلسوف و طبیب یهودی که در فقه و شرایع یهود چنان مقام والایی داشت که یهودیان دربارۀ او گفتهاند: از موسی(ع) تا موسی (ابنمیمون) کسی مانند موسی برنخاسته است˻. نام ابنمیمون در در کتب انگلیسی و بعضی زبانهای دیگر به صورت Maimonides و در کتب فرانسوی به صورت Mamonide آمده است و در عرف احبار ی...
ابن ناجی
اِبْنِناجی، ابوالفضل، قاسمبن عیسیبن تنوخی قیروانی (762-837 یا 839ق/1361-1434 یا 1435م)، فقیه و قاضی. کنیۀ او را باباتنبکتی (ص 223) و حفناوی (1/92)، ابوالقاسم نیز ضبط کردهاند. از وصیتنامهای که از او بر جای مانده و نسخهای از آن در کتابخانۀ جامع قیروان وجود دارد، معلوم میشود که ابنناجی احتمالاً تا 839ق در قید حیات بوده است (نک : زرکلی، 5/179). وی در ق...
ابن ناصر
اِبْنِ ناصِر، عنوان افراد خاندانی از عالمان و صوفیان شاذلی و فقیهان مالکی سدههای 10-13ق/16-19م در مغرب. ناصر نام یکی از نیاکان این خاندان است. اینان که اصلاً عربنژاد بودند، از حجاز به مصر رفته، سپس در سده 5ق/11م وارد مغرب شدند. به گفتۀ سلاوی (7/106) که خود از این خاندان است، نسب آنان به عبداللّهبن جعفربن ابیطالب میرسد و به همین سبب به جعفری زینبی نیز شه...
ابن ناصرالدین
اِبْنِ ناصِرْالدّین، ابوعبداللّه محمدبن ابیبکربن عبداللّهبن محمد قیسی، ملقب به شمسالدین (777-842ق/1375-1438م)، مؤلف و عالم شافعی دمشقی. وی در دمشق تولد و نشأت یافت (ابنفهد؛ 317؛ ابنعماد، 7/243). حدیث و فقه و قرآن را نزد جمعی از مشایخ شام و مکه از جمله داوودبن احمد بقاعی، سراجالدین بلقینی، صلاحالدین اقفهسی و جمالالدین لبنظهیره فرا گرفت (ابنفهد، 317-...
ابن ناظر
اِبْنِ ناظِر، یا ابنابی الاحوص، ابوعلی حسینبن عبدالعزیزبن محمد فهری قرشی (د 699ق/1300م) مقری، محدث، فقیه، ادیب و قاضی اندلسی. اصل او از بلنسیه بود (نباهی، 127). در جبّان به دنیا آمد (سیوطی، 1/535)، در غرناطه رشد یافت (ابنخطیب، 1/471) و از ابومحمد عبداللّهبن حسین کواب قرائات سبع و جز آن را فرا گرفت (همو، 1/472؛ تباهی، همانجا). سپس به اشبیلیه رفت و در آنجا...
ابن ناظر الجیش
اِبنِ ناظِرُالْجَیْش، تقیالدین عبدالرحمنبن محمدبن یوسف تَیْمی (725-786ق/1325-1384م)، قاضی، ادیب و کاتب شافعی مذهب دربار ممالیک مصر. او در قاهره زاده شد. پدرش قاضی محبالدین محمد (697-778ق/1298-1376م) که به صفات نیک و مکارم اخلاق شهرت داشت، ناظر سپاه مصر بود و در مدرسۀ منصوریه نیز تدریس میکرد. وی بر کتب التسهیل و التلخیص شروحی نوشته و کتاب تمهیدالقواعد را...
ابن ناظم
اِبْنِ ناظِم، نک : بدرالدینبن مالک. </p>
ابن ناعمه
اِبْنِ ناعِمه، عبدالمسیحبن عبداللّه حمصی ناعمی، مترجم مسیحی آثار فلسفی ارسطو در سدههای 2 و 3ق/8 و 9م. از زندگی او هیچ اطلاعی در دست نیست و با آنکه از مترجمان دورۀ اوج ترجمه بهشمار رفته و با کسانی چون کندی همعصر بوده است، نویسندگان متقدم متعرض شرح حال او نشدهاند. از نسبت او معلوم میشود که خود یا پدرانش اهل حمص بودهاند. برخی از نویسندگان معاصر او را از...
ابن ناقیا
اِبْنِ ناقیا، ابوالقاسم عبداللّه (عبدالباقی) بن محمد بغدادی (ذیقعدۀ 410-4 محرم 485/مارس 1020-15 فوریۀ 1092)، شاعر، کاتب، ادیب و لغوی. «ناقیا» (نک : ابنخلکان، 3/99؛ ابنحجر، 3/384) یا «باقیا» (یاقوت، 5/165؛ ابن ابی الوفاء، 2/391) نام نیای بزرگ اوست (قس: GAL, S, I/486). او خود به «ابنبُندار»، «بُندار» نیز معروف بوده است (صفدی، 17/472؛ ابن ابی الوفاء، 1/283)...
ابن نباته، ابوبکر
اِبْنِ نُباته، ابوبکر جمالالدین محمدبن محمد فارقی حذاقی (جذامی) مصری (686-7 صفر 768ق/1287-13 اکتبر 1366م)، ادیب، شاعر و نویسندۀ مشهور عصر ممالیک. منابع کهن چون صفدی، ابنحجه و ابنحجر نسبتاً به تفصیل دربارۀ او سخن گفتهاند، اما میدانیم که اینگونه شروح احوال، محقق معاصر را قانع نمیکند و پیوسته در پی یافتن نکات اساسیتر در آثار شخصیت مورد نظر است. این کار د...
ابن نباته، ابونصر
اِبْنِ نُباته، ابونصر عبدالعزیزبن عمر (327-3 شوال 405ق/939-27 مارس 1015م)، شاعر مدیحهسرا. نباته، جد اعلای اوست که نسبش به تمیمیان و سعدیان میرسد (بارودی، 2/168). ابن کثیر احتمال داده است که وی برادر ابن نباتۀ خطیب باشد (11/379)، اما با توجه به سلسلۀ نسب این دو شخصیت، چنین احتمالی بعید مینماید. ابن نباته از مردم بغداد بود (ثعالبی، 2/349؛ سمعانی، 13/23)، به...
ابن نباته، عبدالرحیم
اِبْنِ نُباته، عبدالرحیم بن محمدبن اسماعیلبن نباتۀ فارقی (335-374ق/946-984م)، خطیب نامآور روزگار حمدانیان. برخی نام او را عبدالرحمن نیز آوردهاند (ابن اثیر، نصراللّه، 3/204). وی از میّافارقین در دیار بکر برخاسته بود (ابن اثیر، علی، 3/294؛ ابن خلکان، 3/156) و فرزندان او تا اوایل سدۀ 7ق در همانجا میزیستهاند (ابن اثیر، علی، همانجا) و در میان آنان خطیبانی صا...
ابن نبیه
اِبْنِ نَبیْه، ابوالحسن کمالالدین علیبن محمد (ح 559-619ق/1164-1222م)، شاعر، ادیب و کاتب ایوبیان (ﻫ م). وی ظاهراً در فسطاط زاده شد، اما در قاهره نشو نما یافت (نک : ابن نبیه، 19-20، ابیات 6 و 16؛ قس: EI2). از دوران کودکی، تحصیلات و استادان او اطلاعی نداریم، اما سرودههای وی، نشان از وسعت اطلاع او در ادب و لغت و جز آن دارد. ابن نبیه ظاهراً در حدود 30 سالگی و...
ابن نجار، ابوالحسن
اِبْنِ نَجّار، ابوالحسن محمدبن جعفربن محمدبن هارون تمیمی کوفی (16 محرم 303 - جمادیالاول 402 / اول اوت 915 ـ دسامبر 1011)، محدث، مقری و نحوی. وی در کوفه زاده شد. در سال تولد او اختلاف هست. یاقوت (ادبا، 17/104) برخلاف دیگر منابع (نک : خطیب، 2/159)، به نقل از وزیر مغربی، سال تولد وی را 311ق آورده است. وی از مشایخ کوفه، بصره و بغداد بهره برد. از میان شیوخ و اس...
ابن نجار، ابوعبدالله
اِبْنِ نَجّار، ابوعبداللّه محبالدین محمدبن محمودبن حسنبن هبهاللّه بن محاسن (23 ذیقعده 578-5 شعبان 643ق/20 مارس 1183-26 دسامبر 1245م)، مورخ، محدث، رجالشناس و ادیب شافعی مذهب بغدادی، او در بغداد زاده شد، پدرش مردی نجار و مادرش صفیه دختر کثیربن سالم هیتی از خاندانی اهل دانش بود (نک : یاقوت، ادبا، 19/49؛ سمعانی، 5/660؛ منذری، 2/319؛ ذهبی، سیر، 23/134). وی 7...
ابن نجید
اِبْنِ نُجَیْد، نک : ابوعمروبن نجید </p>
ابن نجیم
اِبْنِ نُجَیم، زینالدین (یا زینالعابدین یا زین) بن ابراهیم (926-970ق/1520-1563م)، فقیه حنفی مصری. نجیم نام یکی از اجداد وی بوده است (تمیمی، 3/275). ابن نجیم نزد مشایخ مشهور آن زمان در قاهره که موطن او بود (ابن نجیم، الاشباه، 11)، به فراگیری علوم، بهویژه فقه پرداخت. از جمله مشایخ او میتوان از ابن قطلوبُغا (ابن عماد، 8/358)، شرفالدین بلقینی و شهابالدین...
ابن نحاس
اِبْنِ نَحّاس، نک : نحاس، احمدبن محمد </p>
ابن نحاس، ابوعبدالله
اِبْنِ نَحّاس، ابو عبداللّه بهاءالدین محمدبن ابراهیمبن محمد حلبی (627-698ق/1230-1299م)، نحوی بزرگ مصر و شام. وی در شهر حلب که در آن روزگار یکی از مراکز علمی مهم و دارای مدارس متعدّد بود، به دنیا آمد. پدرش ابواسحاق ابراهیم از محدثان بنام حلب بود. از اینرو، ابن نحاس بایستی از اوان کودکی قرآن و حدیث و مقدمات علوم و فنون مرسوم آن زمان را نزد پدر و دیگر دانشمند...
ابن نحاس، فتح الله
اِبْنِ نَحّاس، فتحاللّهبن عبداللّه حلبی مدنی (د 1052ق/1642م)، شاعر مشهور حلب. از قراین برمیآید که وی در نخستین سالهای زندگی، زبان و ادب عربی را آموخته و با آن دسته از علوم و معارف اسلامی که در حوزههای علمیۀ آن عصر متداول بوده، آشنا شده است. ابن نحاس در جوانی بلند قامت، خوش اندام، زیباروی و خوش مشرب بود و در میان خویشاوندان و دوستان از محبوبیت فراوان برخو...
ابن نحاس، محی الدین
اِبْنِ نَحّاس، محییالدین احمد بن ابراهیم بن محمد دمشقی دمیاطی، (د 814ق/1411م)، فقیه حنفی، که بعدها به مذهب شافعی گرایش یافت. به گفتۀ سخاوی (1/203) وی ظرایف ریاضی را از طریق محاسبات هندسی به دست میآورد و آثاری در این زمینه نوشت که امروزه حتی نامی از آنها در دست نیست. در منابع چندان اطلاعی دربارۀ زندگی و تحصیلات او داده نشده، جز آنکه میدانیم وی در دمشق زندگ...
ابن نحوی
اِبْنِ نَحْوی، ابوالفضل یوسف بن محمد بن یوسف نحوی تَوزَری تلمسانی (433ـ محرم 513ق/1041 ـ آوریل 119م)، فقیه مالکی صوفی مسلک. اصل او از توزر بود و در قلعۀ بنی حماد اقامت داشت. وی برای کسب دانش به سجلماسه و فاس مسافرتهایی نمود و سپس به قلعۀ بنی حماد بازگشت و در همانجا وفات یافت (ابن زیارت، 72). بیشتر شهرت وی به فقاهت اوست که به گفتۀ ابن ابار (2/740) از تقلید دو...
ابن ندیم
اِبْنِ نَدیم، ابوالفرج محمد بن ابی یعقوب اسحاق بن محمدبن اسحاق، کتابشناس، فهرستنگار و محقق بغدادی سدۀ 4ق/10م و نویسندۀ اثر معروف الفهرست. به سبب بیتوجهی نویسندگان و تذکرهنویسان سدههای بعدی نسبت به ابن ندیم، دربارۀ احوال و فعالیتهای علمی او آگاهی اندکی در دست است. حتی خطیب بغدادی که تراجم بسیاری از رجال بغداد را در کتاب معروف خود، تاریخ بغداد، آورده، در...
ابن نصوح
اِبْنِ نَصوح، شاعر پارسیگوی (د 793ق/1391م). نام وی به درستی معلوم نیست و در آثار مورخان و تذکرهنویسان همزمانش ذکری از او نیامده است، ولی بعضی از متأخران نام وی را فضل اللـه (تقیالدین، 250)، کمالالدین (اوحدی، 104) و یا محمود (دارالکتب، 129) نوشتهاند. با اینهمه، در این منابع نیز آگاهیهای اندکی دربارۀ زندگانی و احوال شاعر وجود دارد. اصلش از شیراز بوده و ب...