در ميان تکنيکهاى متنوع و گستردهاى که براى تزئين کاشىکارىها در دوران تيموريان استفاده مىشد، کاشى معرق و هفت رنگ بهطور گستردهاى با تزئينات زيرلعابى در ايران عصر صفوى کاربرد داشت. عناصر اصلى طراحى و زيبايىگرايى در کاشىکارى تيموريان بىوقفه ادامه يافت. اولين نمونههاى کاشىکارى معرق در امامزاده هارون ولايه در سال ۹۱۸ هـ. در اصفهان اولين نمونههاى کاشىکارى معرق در امامزاده هارون ولايه در سال ۹۱۸ هـ. در اصفهان بهکار رفت. درحالىکه برجستهترين کاشىکاري، دوران سلطنت شاهعباس اول در سالهاى واپسين اين سده توليد شدند.
مساجد و مدارس صفويه بهطورکلى با پوششى از کاشىها در بيرون و درون بنا تزئين شده است. آنچه بناى مذهبى صفيه را از تيمورى متمايز مىکند، متحدالشلک بودن کاشىکارى آن است. کاشىهاى صفوى به چند گروه سبکى تقسيم مىشوند؛ طرحهايى که بهطور وسيعى کارکرد بناهايى را که به آنها زينت بخشيده، منعکس مىکردند مانند عمارتهاى مذهبي، قصرها و ويژگىهاى منفرد و مختلط سبکهاى گوناگون در منطقهٔ جلفاى جديد (اصفهان).
در کنار بهکارگيرى کاشى معرق، تکنيک سريع کاشى هفترنگ نيز توسط شاهعباس تقويت گرديد. مسجد شيخ لطفالله در بخش شرقى ميدان، داراى دو نوع کاشى معرق و هفت رنگ و انواع تزئينات داخلى است.
در قصرهاى اصفهان، کاشىهاى هفت رنگ، تشکيل گروه ديگرى از کاشىهاى صفوى را داده که داراى سبک مىباشند. اين کاشىها در برگيرندهٔ تصاوير بوده و هر کاشى با يکى از عناصر يک منظره کامل نقاشى مىشد. کاملترين نمونه از اين نوع در قصر هشت بهشت در باغ بلبلان قرار دارد.
تعدادى از کاشىهاى مصور که هم اکنون در ميان مجموعههاى هنرى و موزهها پراکنده شده، حاکى از اين است که بسيارى از عمارتهايى که مسافران غربى را تحت تأثير فراوان قرار داده، با چنين کاشىهايى زينت داده شده است.
گروه ديگر سبک کاشىهاى صفويه در منطقه مسکونى ارامنه در اصفهان (جلفاى جديد) يافت مىشود.
کاشىهاى نقاشى شده زيرلعابى دوران صفويه در قطعەاى بسيار کوچک توليد مىشد که محل ساختن آنها ناشناخته است. اين کاشىها هنوز در محل حمام گنجعلىخان کرمان وجود دارند و احتمالاً در مرکز اين شهر ساخته مىشده است.
از زمان حکومت کريمخان زند عمارتسازى در اندازههاى جاهطلبانه بهويژه در پايتخت - شيراز از سرک گرفته شد و جنبش جديدى در صنعت کاشى پديد آمد. در اين عصر، تصاوير کاشىها با توعى رنگ جديد صورتى که در دوران قاجار نيز استفاده مىشد، به روش جديدى کشيده مىشدند. در تهران - پايتخت قاجار، تعدادى بناهاى تاريخى داراى پوششهاى وسيع کاشى ساخته شدند که متعلق به دوران فتحعلىشاه و ناصرالدينشاه مىباشد. روشهاى اجرايى شامل کاشىهاى هفت رنگ زيرلعابى بوده که گاهى با طرحهاى قالبى ترکيب مىگرديده است.
شمارى از سفالگران و کاشىکاران قاجار آثار آنها را امضا مىکردند که يکى از آنان محمد ابراهيم است که امضاء او بر روى يک کاشى در موزهٔ بريتانيا مشهود است.
شناختهشدهترين سفالگر قاجار علىمحمد اصفهاني بود که حدود بيست قطعه کاشى معروف به او منسوب است.
در زمان قاجار بهدليل تقليدهاى بىاساس، کاشى ايران اصالت خود را از دست داد. جدا از ممالک اسلامى در قرن ۱۱ م. کاشىکارى اسلامى جزء لاينفک معمارى اسپانيا شد و غنىترين نمونهٔ آن را در بناهاى الحمراء مىتوان مشاهده کرد.
از بناهاى دوره قاجاريه که در آنها از کاشى بسيار استفاده شده است ارگ سمنان (قرن ۱۳ هـ.ق.) و مسجد امام سمنان را مىتوان نام برد.