هر تيره توسط کدخدا يا بزرگترى که در بيشتر موارد صاحب نفوذ و احترام فاميلى بود اداره مىگرديد، کدخدا بر طبق نظام ايل مسئول جمعآورى خراج و اطاعت از خواستهاى کلانتران بود، تيره را مىتوان گروهى تعريف کرد که عموماً در اقامتگاههاى تابستانى و زمستانى خود از مراتع همجوار بهره مىبرند وسعت تيرهها متفاوت است، چه بعضى از تيرهها آنچنان گسترده و بزرگ هستند که وجود دو کدخدا نيز در آنها ضرورى است. مىتوان حدِّ وسط هر تير را هشتاد خانوار و در حدود ۵۰۰ نفر تخمين زد.
هر تيره تاريخ ويژه خود را حفظ کرده و کمتر مشاهده مىشود که فردى مايل به فعاليت در خارج از اين چارچوب باشد.
مراتع تحت مالکيت عمومى اعضاء تيرهها است، اما احشام با مالکيت فردى است.
بعد از تيره در تقسيمبندى نظام ايلى بايد از بنکوه نام برد که عبارت است از تقسيمات داخل تيرهها که عموماً توسط ريشسفيدان با افراد مسن سرپرستى مىگردد. بعد از بنکوه بيله را بايد نام برد که واحد اساسى تعاون زراعى و دامدارى را تشکيل مىدهد. بيله از نقطهنظر فعاليتهاى روزمره از اهميت بهسزائى برخوردار است، چراکه واحدى از افراد را تشکيل مىدهد که بههنگام کوچ توأماً حرکت کرده و باورى و همکارىهاى مفيدى را سبب مىشود.
عملکرد بيله در رديف مهمترين گروه بخش کوچنده بيانگر شکل عينى ساخت قبيلهاى در برابر شرايط زيستى غالب است. اين واحد در عين حال انعطافپذير بوده و ترکيب آن در رابطه با اوضاع و احوال خانوارهاى مختلف سال به سال تغيير مىيابد.
در هر حال با توجه به موارد ذکر شده مىتوان تقسيمبندى نظام اجتماعى ايل قشقائى و توابع آن را بهشرح زير آورد.
ايل (ايلخان) طايفه (کلانتر) تيره (کدخدا) بنگوه (ريشسفيد) بيله، خانواده.
قشقائىها در طول مدت يک سال به فعاليتهاى گوناگونى مشغول مىشوند آنان حدود پنج ماه از سال را در اقامتگاههاى زمستانى (گرمسير) و پنج ماه ديگر را در اقامتگاههاى تابستانى (سرحد) بهسر مىبرند و معمولاً دو ماه ديگر از سال را به مهاجرت اختصاص مىدهند.
انجام کوچ هم گاه در رابطه با نيازهاى اقتصادى ايل است، در ايل چون نوروز آغاز مىشود و علفهاى گرمسير رو به خشکى مىنهد حرکت بهسوى مراتع سرسبز را آغاز مىکند، در اين زمان زاد و ولد دام تمام شده است و هم به اين دليل کوچ با وضعى حساسنر و آشفتهتر انجام مىپذيرد و نياز به تشريک مساعى ضرورىتر بهنظر مىرسد. آنان قبل از برچيدن چادرها گلهها را روانه کرده و سپس تمام وسايل زندگى آنها را بار الاغها و شترها کرده و در هر روز بهمدت پنج الى شش ساعت حرکت مىکنند. در راه کوچ اگر قرار بر آن باشد که روز ديگر بىمعطلى به راه ادامه دهند چادرى برپا نخواهند کرد و بهجاى آن حفاظى در مقابل تابش آفتاب ايجاد مىکنند، اينچنين فعاليتها بهطور متوسط حدود ۲۰ روز به طول مىانجامد و در هر روز ۱۲ کيلومتر راه طى مىشود، نبايد از نظر دور داشت که برخى از طوايف و تيرهها مدت زمان کوچ آنان بيشتر طول خواهد کشيد، چنانکه کوچ بعضى از تيرههاى طايفه دره شورى به شش هفته مىانجامد چه آنان مىبايست در حدود ۵۰۰ کيلومتر طى راه کنند، قشقائىها بههنگام ۱ مردادماه زمانىکه بهسر حد مىرسند هوا هنوز بسيار سرد و باقى ماندههاى برف زمستانى بر قلههاى زاگرس موجود است، با اين وصف تابستان هنگام فصل فراغت است، چادرها را برپا مىدارند، هم در اين زمان است که آنان بهجاى زراعت کار بافتن قالى و جاجيم و گليم و ساير هنرهاى دستى خود را شروع مىکنند، عروسىها هم در اين زمان بيشتر انجام مىيابد. هرچند کيفيت برگزارى مراسم عروسى بستگى به امکانات اقتصادى طرفين دارد اما عموماً مرامس معروسى دو سه روزى بهطول مىانجامد. آنان همراه صداى طبل و سرنا به رقص و چوببازى (نوعى بازى محلي) تمىپردازند.
در اين مراسم عروس را ابتدا به منزل پدرداماد مىبرند، و سپس عروس و داماد در چادرى که مخصوص آنها برپا شده مىنشينند، غالباً در اين مراسم اقوام داماد سوار بر اسب (اکنون بيشتر سوار بر جيپ) براى آوردن عروس به طرف خانه پدر او حرکت مىدهند در بين راه آنان مورد هجوم برادران و نزديکان عروس قرار مىگيرند که برطبق سنت ايل قشقائى در بردن عروس ممانعت بهعمل مىآورند.