مباحث عاشقانه سبک عالىترين دارد. مثلاً ارزش ادبى و مضمون شاعرانه و دلفريب اين ترانهٔ معمولى و مشهور بهقدرى گيرنده و دلرباست، که مىتواند با بهترين غزل شعراى بزرگ همسرى بکند:
همين ترانه در اوسانه چنين ضبط است:
تو که ماه بلند در هوائى
منم ستاره مىشم دورت و مىگيرم،
تو که ستاره مىشى دورم و مىگيري؟
منم ابرى مىشم روت و مىگيرم
تو که بارون ميشى روم و مىگيرى
منم بارون مىشم تنتن مىبارم،
تو که بارون مىشى تنتن مىبارى؟
منم سبزه مىشم سر در مىيرام،
تو که سبزه مىشى سر در مىيارى؟
منم گل مىشم و پهلوت مىشينم،
تو که گلى مىشى پهلوم مىشينى؟
منم بلبل مىشم چهچه مىخونم.
***
ديشب که بارون اومد
يارم لب بوم اومد
رفتم لبش ببوسم
نازک بود و خون اومد
خونش چکيد تو باغچه
يه دسه گل دراومد
رفتم گلش بچينم
پرپر شد و هوا رفت
رفتم پرپر بگيرم
کفتر شد و هوا رفت
رفتم آهو بگيرم
ماهى شد و دريا رفت
چيزى که غريب است، اين ترانه در اغلب زبانها وجود دارد. در فرانسه معروف به ـ Chanson des Metamorphoses است که بر اساس موضوع ابدى تعاقب و فرار معشوقه مىباشد. برگهٔ آن را محققين در قديمىترين اشعار سانسکريت پيدا کردهاند، و شاعر معروف فرانسوى ميسترال ـ Mistral همين مضمون را در ـ Chanson de Magali پرورانيده است. در اين ترانه معشوقه عاشق را تهديد مىکند که بهصورت آهو، ماهي، گل سرخ و ستاره در بيايد. حتى مىتوان گفت که ترانهٔ فارسى با فکر لطيفترى درست شده، زيرا عاشق خود را فقط به يادگار شاعرانهٔ معشوقه راضى مىکند و آن را دنبال مىنمايد، ولى چيزى در دست او نمىماند.
ترانههاى عاشقانه عموماً لطيف و غمانگيز مىباشند. در ترانههاى مغازلهاى و احساساتى موسيقى مقام مهمى را عهدهدار است:
اى ماه بلند در هوائى!
تو که ماه بلند در هوائى
منم ستاره مىشم دورت رو مىگيرم
تو که ستاره مىشى دورم رو مىگيرى
منم ابرى مىشم روتو مىگيرم
تو که ابرى مىشى رومو مىگيرى
منم بارون مىشم تُنتُن مىبارم
تو که بارون مىشى تُنتُن مىبارى
منم سبزه مىشم سر در مىيارم
تو که سبزه مىشى سر در مىيارى
منم بزى مىشم سر تو مىخورم
تو که بزى مىشى سرمو مىخورى
منم قصاب مىشم سر تو مىبرم
تو که قصاب مىشى سرمو مىبرى
منم پشم مىشم مىرم تو شيشه
تو که پشم مىشى مىرى تو شيشه
منم پنبه مىشم در تو مىگيرم
تو که پنبه مىشى در مو مىگيرى
منم دشک مىشم تو اتاق مىافتم
تو که دشک ميظشى تو اتاق مىافتى
منم عروس مىشم رويت مىشينم
نو که عروس مىشى رويم مىشينى
منم دوماد مىشم پهلوت مىشينم
تو که دوماد مىشى پهلوم مىشينى
منم بنگه مىشم درها رو مىبندم
شب که مىشه من و يار
روز که مىشه من و يار
رو مىکنم به ديوار
زار و زار و زار گرييم
بىاختيار گرييم
از فراق يار جونى
چون ابر باهار گرييم
پيرهنت چيت گلييه
ترا مىخوام، چرا نخوام؟
بدنت مرواريه
ترا مىخوام، چرا نخوام؟
سخ با ما همچى کردي؟
جانم خوب کردي
زلفاتو قيچى کردي؟
جانم خوب کردي
***
ننه رشيد خان
داغت را نبينه سلطان
اين اتاق گچکارى
نه فرش داره نه قالى
جاى رشيدم خالى
اسب رشيدو جو دادم
دور قلعه دو دادم
رشيد خانم چه مرده
سوار اسب زرده
تير و تفنگ مىبنده
با صد سوار مىجنگه
ترانههائى که مربوط به عروسى يا جشن نوروز است بسيار زياد و در هر شهر و دهکدهاى به زبان محلى وجود دارد. نزد ايلات با رقص و ساز توأم مىباشد.
اولين آوازى که به گوش بچه مىخورد لالائى ـ Berceuses است. آهنگ آن اغلب يکنواخت و خوابآور مىباشد. در زبانهاى بومى بهطور مختلف وجود دارد. موسيقىدانهاى اروپا اغلب قطعات قابلتوجهى از لالائى ساختهاند. در اينجا چند نمونه از لالائى ايرانى که البته خيلى ناقص است مىنگاريم:
لالالالا گل پونه
گدا اومد در خونه
نونش داديم خوشش اومد
خودش رفت و سگش اومد
چخش کرديم بدش اومد
لالالالا گل خشخاش
بابات رفته خدا همراش
لالالالا گل فندق
ننهات اومد سر صندوق
لالالالا گل پسه
بابات رفته کمر بسه
لالالالا گل سوسن
بابام اومد چشم روشن
لالالالا گل زيره
چرا خوابت نمىگيره
که مادر قربونت مىره
ترانهٔ لالالالا گل پونه در اوسانه چنين است:
لالا، لالا گل پونه،
گدا آمد در خونه،
نونش داديم بدش آمد،
خودش رفت و سگش آمد.
لالا، لالا گلم باشى،
تو درمون دلم باشى،
بمونى مونسم باشي، بخوابى از سرم واشى،
لالا، لالا گل خشخاش،
بابات رفته خدا همراش،
لالا، لالا گل فندق،
ننهات آمد سر صندوق،
لالا، لالا گل پسه،
بابات رفته کمر بسه،
لالا، لالا گل زيره،
چرا خوابت نمىگيره؟
که مادر قربونت مىره.
***
لالالالا نمونت باد
ممو قربون جونت باد
بابو بنده غلومت باد
بابو حيرون نومت باد
از مقاله دکتر بيلى H.W.Baily در B.S.O.S جلد هشتم، قسمت ۲ و ۳ راجعبه لهجهٔ يزدي
***
لالالالات که لالات مىکنم من
نگا بر قدر و بالات مىکنم من
لالالالا که لالات بىبلا بود
نگهدار شب و روزت خدا بود
***
لالالالا جانمى
امشب تو مهمانمي
مىخوابم بيام خونتون
از سگتون مىترسم
اسم سگم براقه
جاش گوشهٔ اتاقه
***
برو لولوى صحرائى
تو از بچه چه مىخواهي؟
که اين بچه پدر داره
دو قرآن زير سر داره
دو شمشير بر کمر داره
***
لالاييت مىکنم با دس پيرى
که دس مادر پيرى بگيري
لالاييت مىکنم خوابت نمىياد
بزرگت مىکنم يادت نمىياد
لالائى شيرازى از کتاب ژوکووسکى ص ۱۶۲.
لالالالا عزيزالله
قلم دس گير برو ملا
بخون جزء کلامالله
***
لالالالا گل نسرى (گل نسرين)
کوچکم کردى درو بسي
منم رفتم به خاکبازى
دو تا هندو مرا ديدن
مرا بردن به هندسون
به صد نازى بزرگم کرد
به صد عشقى عروسم کرد
پسر دارم ملک جمشيد
دختر دارم ملک خورشيد
ملک جمشيد به شکاره
ملک خورشيد به گهواره
به گهوارش سه مروارى
کمربندش طلاکاري
بيا دايه، برو دايه
بيار اين تشت و آفتابه
بشور اين روى مهپاره
که مهپاره خدا داده
تهران ـ ۱۳۱۸
مستشرق مزبور در کتاب خود موسوم به نمونهٔ آثار ملى ايران مقدار زيادى از تصنيفهاى رايج سالهاى ۱۸۸۳ ـ ۱۸۸۹ (ميلادي) ايران را گردآورى نموده، در ضمن نمونههائى از ترانههاى ملى ايران را ضبط کرده است.