کشور ايران با سابقه طولانى يکجانشينى دچار تحولات جمعيتى گوناگونى شده است و اين تغييرات بر جوامع مختلف روستائى تأثير گذاشته است... زندگى يکجانشينى در ايران به‌دليل قدمت، توسعه، بى‌ثباتي، از اهميت بيشترى برخوردار است. همين‌طور که در طول زمان زندگى يکجانشينى در ايران توسعه مناسب باشد تراکم شهر و روستا بيشتر است در حالى‌که در نواحى مرکزى و شرقى و جنوب شرقى ايران به واسطه کمى ريزش باران مراکز شهرى و روستائى بسيار اندک است. بدين ترتيب تعدادى از شهرهاى ايران بر روى واحه حاصلخيزى که يزد و کرمان را به‌هم پيوند مى‌دهند قرار گرفته‌اند يا تعداد بيشترى از شهرهاى مهم ايران مانند همدان، اصفهان، در امتداد محورى که فلات مرکزى را به بلندى‌هاى زاگرس وصل مى‌کند قرار گرفته‌اند که شهرهاى آذربايجان را از يک طرف و شهرهاى خراسان را از طرف ديگر به‌هم پيوند مى‌دهد. تعداد اين محورها قابل توجه است. اگر نقشه شهرهاى ايران را مطالعه کنيم به‌خوبى درمى‌يابيم که زندگى شهرى در ايران علاوه بر عوامل طبيعى با شرايط تاريخى و اقتصادى و سياسى نيز در ارتباط هست. مثلاً دوره‌هائى که حکومت در دست ايرانيان بوده اهميت و وسعت شهرها افزايش يافته است.


- توسعه زندگى شهرى:

شهرهاى ايران نيز مانند ساير شهرهاى آسياى غربى که از تأثير و نفوذ تمدن و شهرسازى غرب دور نمانده‌اند. در حال توسعه و دگرگونى هستند. از اين‌رو مساکن و ساختمان‌هاى دوره‌هاى مختلف را مى‌توان در کنار هم ديد با اين‌حال سبک معمارى و انواع مختلف مساکن در شهرهاى ايران از سنت‌ها و فرهنگ‌هاى اصيل ايرانى نشأت گرفته و ايرانيان در طول تاريخ کوشيده‌اند که بر شرايط خشن محيط جغرافيائى غلبه کنند.