نقوش و کتیبه داریوش

کتیبه بیستون از مفصل‌ترین نوشته‌هائی می‌باشد که بر روی کوه کنده شده است. این کتیبه نه تنها در ایران، بلکه در جهان نیز از لحاظ طول و شرح بی‌نظیر است و آن به سه زبان فارسی باستان، عیلامی و بابلی نوشته شده و تنها بخش فارسی باستان آن حاوی ۴۱۴ سطر است.


در سال ۱۳۱۴ ش. / ۱۸۳۵م. راولینسون، مشاور نظامی و دستیار فرماندار نظامی انگلستان در کرمانشاه، نسبت به کتیبه بیستون توجه کرده و کار رونوشت‌برداری از آن را آغاز کرد. وی در سال ۱۲۲۴ش./۱۸۴۵م. متن پارسی کتیبه بیستون و شرح پژوهش خود را درباره نوشته میخی از بغداد به انگلستان فرستاد. نوشته‌های مذکور در سال ۱۲۲۶ ش./۱۸۴۷م. چاپ و منتشر شد.


در سال ۱۲۸۲ ش./ ۱۹۰۳ م. ابراهم و. ویلیامز جکسن، استاد دانشگاه کلمبیا آمریکا و مؤلف کتاب ایران در گذشته و حال، دومین کسی بود که از کوه بیستون بالا رفت و سنگ نبشته داریوش بزرگ را مورد مطالعه و تحقیق قرار داد. حاصل این پژوهش در سفرنامه‌ای تحت عنوان ایران در گذشته و حال در سال ۱۲۸۵ ش./۱۹۰۶ م. در نیویورک چاپ و نشر گردید. او برخی خط‌های راولینسون را در خواندن علامت‌های میخی اصلاح کرد و برای نخستین بار از متن سنگ‌نبشته عکسبرداری کرد.


در سال ۱۲۸۳ ش. / ۱۹۰۴ م. هیئتی به سرپرستی لئونارد ویلیام کینگ و رگینالد کمپ‌بل تامپسون از سوی موزه بریتانیا به بیستون اعزام شدند. این هیئت موفق شد بسیاری از خوانده‌های راولینسون را اصلاح کند، ولی با همه کوششی که کردند همان نه سطری که راولینسون رونویسی کرده بود، توانستند نسخه‌برداری کنند.


در سال ۱۳۲۷ ش. / ۱۹۴۸ م. جرج کامرون، استاد دانشگاه میشیگان آمریکا، موفق شد مجدداً از کتیبه بیستون نسخه‌برداری کند. تحقیقات وی از جدیدترین و کامل‌ترین پژوهش‌هائی است که در این زمینه صورت گرفته است.


قبل از آوردن متن کتیبه بیستون، درباره نقوش برجسته‌ای که در بالای آنها بر سطحی به طول ۶ متر و بلندی ۲۰/۳ متر حجاری شده است می‌پردازیم:


این نقوش برجسته داریوش بزرگ، شاهنشاه هخامنشی و ۱۳ چهره دیگر از جمله ۹ پادشاه شکست‌خورده را نشان می‌دهد. اینان سرکشان و گردنکشانی هستند که در هنگامی‌که گئوماتای مغ به شورش برخاست به تصور اینکه دولت مرکزی ناتوان شده بنای نافرمانی نهادند و خود را شاه خواندند.


درباره ۴ چهره دیگر گفته‌اند که: یکی فروهر است که بر فراز سر داریوش نقش گردیده و دومی گئوماتای مغ خودکامه است که به پشت بر زمین افتاده، دست‌هایش را بلند کرده و از شاهنشاه درخواست بخشایش می‌کند. دو تن هم پشت سر داریوش ایستاده‌اند که یکی کمانی در دست دارد و دیگری هم نیزه‌ای و اینان از بزرگان پارس هستند.


نقش بالای سر داریوش مربوط به فروهر است. پیرامون آنکه در سنگ‌نبشته‌های دیگر باستانی ایران نیز به چشم می‌خورد، سخنان بسیار گفته‌اند. برخی از باستان‌شناسان پنداشته‌اند فروهر نمودار نیروی مینوی است که در آسمان بوده و پس از اینکه آدمی پای به جهان خاکی نهاد، از آسمان فرود آمده و در کالبد او قرار می‌گیرد و پس از مرگ نیز تن را رها کرده از نو به جهان بالا پرواز می‌کند.


برخی دیگر از دانشمندان نیز آن را نمودار اهورامزدا یاد کرده‌اند. گروهی دیگر نیز گمان کرده‌اند که این نگاره از مصر یا کلده و آشور و بابل گرفته شده است.


نظر دیگری که درباره نگاره فروهر داده شده و با خرد سازگار می‌نماید، چنین است که این نگاره نشانی از شاهین بلندپرواز بوده و نمودار پرواز به‌سوی نیک‌نامی و سرافرازی است. و ایرانیان با نگاشتن آن بالای سردر کاخ‌ها و ساختمان‌ها و آرامگاه‌ها، آدمی را برمی‌انگیختند که همواره در هیچ مرحله‌ای از کمال درنگ نکرده و همچنان به پیش رود و به بلندی گراید تا سرانجام به هستی بی‌رنگ یا برترین پایگاه انسانیت بار یابد.


در اوستا پنج نیروی مینوی است که نیروی فروهر در پنجمین پایگاه قرار گرفته و چهار نیروی دیگر عبارتند از: جان، بینش درونی، هوش و روان


جای کتیبه‌ها نسبت به نقوش برجسته چنین است: کتیبه‌های پارسی باستان درست در زیر نقوش قرار گرفته‌اند. ترجمه عیلامی کتیبه در سمت راست نقوش و نسخه دوم آن در سمت چپ به موازات کتیبه پارسی باستان کنده شده که دسترسی بدان بسیار دشوار است. متن بابلی در بالای نسخه دوم عیلامی بر سینه تند کوه نقر شده است. کتیبه‌ها و ترجمه‌های تکمیلی اضافی در اطراف و دیواره تراشیده سمت راست کنده شده‌اند.


متن پارسی باستان این کتیبه در چهارصد و چهارده سطر به خط میخی بر سطحی صیقل‌خورده در پنج ستون کنده شده است. هر ستون در حدود ۴۰۰ سانتی‌متر بلندی دارد. فاصله هر سطر از سطر دیگر ۴۲ میلی‌متر و اندازه حروف که بسیار روشن و نمایان نقر گردیده، ۳۲ میلی‌متر است. پهنای ستون اول ۱۹۰ سانتی‌متر شامل ۹۶ سطر و ۱۹ بند؛ ستون دوم ۱۹۴ سانتی‌متر شامل ۹۸ سطر و ۱۶ بند؛ ستون سوم حدود ۱۹۵ سانتی‌متر شامل ۹۲ سطر و ۱۵ بند؛ ستون چهارم حدود ۱۹۴ سانتی‌متر شامل ۹۲ سطر و ۲۰ بند و ستون پنجم شامل ۳۶ سطر و ۶ بند است.


متن عیلامی در دو نسخه کنده شده است: نسخه اول در سمت راست نقوش بیستون، چهار ستون نوشته شده و مجموعاً شامل ۳۲۳ سطر است. آخرین اضافات این نسخه که در گذشته آن را متن الحاقی تصور می‌کردند برای اولین بار توسط جرج کامرون خوانده شد. نسخه دوم متن عیلامی در سه ستون و در سمت چپ متن پارسی باستان کنده شده است. ستون‌ها به ترتیب شامل ۸۱-۸۵ و ۹۴ سطر است که با بندهای ۱ تا ۷۰ پارسی باستان برابر است.


متن آکدی به گویش بابلی نو، در یک ستون در ۱۱۲ سطر بر لبه پیش‌آمده قسمت بالای نسخه دوم متن عیلامی در سمت چپ نقوش نقر شده است. این متن شامل ۶۹ بند است.

نقش میتریدات دوم اشکانی

در زیر کتیبه بیستون قدیمی‌ترین نقش برجسته پارتی که تا امروز شناخته شده است. به‌جای مانده است. این نقش برجسته در حدود سال ۱۰۰ ق.م. حجازی شده و میتریدات دوم ملقب به کبیر (۸۷-۱۲۳ ق.م) را با گوتارزس، سانراب ساتراب‌ها و سه تن از سران و بزرگان نشان می‌دهد. نام کسانی که در نقش دیده می‌شوند به خط یونانی نوشته شده است.


نقش گودرز دوم اشکانی

در شرق نقش برجسته میتریدات دوم، بر روی همان صخره، یکی از جانشینان او یعنی گودرز دوم (۵۱-۴۶ م). کتیبه و نقشی حجاری کرده است. در این نقش پیروزی گودرز دوم بر رقیبش مهرداد نشان داده شده است. این نقش دو سوار مسلح به نیزه را نیز نشان می‌دهد. در حالی‌که یکی دیگری را به زمین می‌افکند.


در بالای سر گودرز، فرشته‌ای در حال پرواز است. در دست فرشته حلقه گل پیروزی دیده می‌شود. غیر از فرشته بالدار پیروزی که بر سر شاه پیروزمند تاج گل می‌گذارد و منشاء یونانی دارد، نقش‌های دیگر کاملاً ایرانی است. در پشت سر گودرز، نقش یکی از نزدیکانش دیده می‌شود.


کتیبه‌ای به خط یونانی قدیم، نام این دوشاه اشکانی را دربر داشته است. عبارت کتیبه چنین بوده است: ”مهرداد پارسی... گودرز، شاه شاهان، پسر گیوه اکنون نام‌ها به‌کلی محو شده است، به‌استثناء نام گودرز که هنوز به‌طور وضوح قابل خواندن است. بیشترین قسمت حجاری در روزگار صفویه از بین رفته است، زیرا شیخ علی‌خان زنگنه دستور داده بود که درست در وسط حجازی، طاقنمائی احداث کنند تا کتیبه‌ای به خط غربی در آن نفر نمایند که حاکی از وقف درآمد دو روستا برای مخارج و نگاهداری کاروانسرائی باشد که در بیستون ساخته است.

نقش و گلشن اشکانی

در ۴۰۰ متری شرق نقش گودرز، تخته‌سنگ بزرگی وجود دارد که بر آن نقش‌هائی کنده شده است. تخته‌سنگ، چهارضلعی نامنظمی به بلندی ۲۵۰ سانتی‌متر است که در سه جانب آن نقش‌هائی با برجستگی کم‌حجاری گردیده است.


نقش وسط مردی به بلندی ۱۸۰ سانتی‌متر با ریش توپی و سبیلی تاب داده و گیسوانی بلند است. در دست چپ جامی دارد و دست راست را بر فراز آتشدانی دراز کرده است. بر بدنه آتشدان کتیبه‌ای پارتی حک شده است. متن آن به‌وسیله پروفسور گرد گروب، استاد باستان‌شناسی دانشگاه هامبورگ چنین خوانده شده است:


”این پیکر ولگش شاهنشاه پسر ولگش شاهنشاه نوهٔ...“


با توجه به کتیبه مزبور معلوم می‌شود نقش میانی یکی از جانشینان گودرز دوم یعنی ولگش (ولخش) است. در سلسله اشکانی پنج پادشاه از سال ۵۱ الی ۲۲۳م. سلطنت کرده‌اند. به‌علت محو بودن قسمت آخر کتیبه، مشخص نشده است که این نقش به کدام ولگش تعلق دارد.


سمت چپ نقش ولگش، نقش دیگری از سنگ درآورده شده است. ظاهراً نقش‌ زنی با جوانی است که جامه‌ای مانند جامه ولگش بر تن دارد. بر دست راست نقش میانی، بر ضلع دیگر تخته‌سنگ، سومین نقش نقر گردیده است. ضلع دیگر این تخته‌سنگ از بالا تا پائین کاملاً تراش‌خورده و آماده کندن نقش یا کتیبه‌ای شده است.

کتیبه‌های اسلامی بیستون

در روستای بیستون، از سده‌های نخستین اسلامی، کتیبه‌هائی بر سنگ وجود دارد. برخی از آنها بر روی سنگ‌های تراشیده دوره ساسانی نقر گردیده است و بعضی از آنها قسمت‌هائی از کتیبه‌های بناهائی می‌باشد که معمولاً به خط کوفی تزئینی است.


قطعه‌سنگ آهکی که قسمتی از کتیبه‌ای می‌باشد در روستای بیستون پیدا شده است. احتمالاً قسمتی از سردر سنگی بنائی است که با خط کوفی تزئینی در یک سطر ”لااله - الاالله“ بر آن درآورده شده است. قسمت دوم کتیبه که باقی مانده است، در محوطه باستانی طاق بستان نگاهداری می‌شود.


بر روی قطعه سنگی از سنگ‌های تراشیده شده کاروانسرای قدیمی بیستون که در حدود سده‌های ۳ و ۴ هـ.ق. با بازمانده مصالح دوره سسانی بنا شده است، با خط کوفی کتیبهٔ زیر در چهار سطر نقر شده است: ”لااله - الاالله - محمد - رسول‌الله“