در سال ۱۸۵۰ ميلادى يک بازرگان اتريشى به‌نام تئودور باور (Theodor Bauer) از طريق روسيه به تبريز آمد و تلاش کرد که يک قرارداد بازرگانى مستقيم بين ايران و اتريش منعقد نمايد. تلاش‌هاى اين فرد با دخالت روسيه که در کنار انگلستان سعى در انحصار بازرگانى ايران را داشتند به نتيجه‌اى نرسيد (از دهه ۱۸۵۰م. به بعد اتريش از نظر بازرگانى با ايران در رديف چهارم قرار داشت). از سال ۱۸۵۲ ميلادى مذاکرات مربوط به انعقاد قرارداد بازرگانى بين دو کشور آغاز شد و در سال ۱۸۵۵ ميلادى متن قراردادى که قرار بود بين دو کشور امضاء شود، به‌دولت ايران ارائه گرديد ولى چندان مورد توجه قرار نگرفت.


در مذاکرات صلحى که (۱۸۵۷م.) بين ايران و انگلستان در مورد برخى از شهرهاى افغانستان در پاريس ادامه داشت، از جانب نماينده ايران (فرخ‌خان امين‌الملک) مذاکراتى نيز بين ايران و اتريش درخصوص انعقاد قرارداد بازرگانى انجام گرفت. سرانجام ادامه مذاکرات در ۷ ماه مِى ۱۸۵۷ ميلادى منجر به امضاء قرارداد رسمى بين ايران و اتريش شد.


در اين قرارداد که چگونگى بازرگانى دو کشور ايران و اتريش و نحوه اخذ عوارض گمرکي، و نحوه مشارکت در فعاليّت‌هاى تجارى در دو کشور مشخص شده بود به نوبهٔ خود يکى از بهترين قراردادهاى بازرگانى بود که در قرن نوزدهم بين ايران و ساير کشورهاى به امضاء رسيده بود.


يکى از افراد مؤثر در گسترش روابط اقتصادى ايران و اتريش مهندسى اتريشى به نام آلبرت - ژوزف گاستايگر (Albert Joseph - Gesteiger) بود که بعدها به گاستايگرخان معروف گرديد. او در سال ۱۸۶۰ ميلادى به ايران آمد و به‌عنوان افسر مجرّب و معلم دارالفنون مشغول کار شد و در سال ۱۸۶۲ ميلادى يکى از بهترين گزارش‌هاى ممکن را از وضع بازرگانى ايران تهيه نمود. وى در کشيدن خط‌آهن از تهران به ري، توسعه راه شوسه تهران به شمال - و تهران به همدان کوشيد. قرارداد منعقده در پاريس با تلاش‌هاى اين فرد پس از حدود ۱۲ سال (۱۸۶۹م.) به اجراء درآمد.