عزتنفس ممکن است بر رفتار شخص اثر بگذارد؛ زيرا مردم طورى عمل مىکنند که مؤيد باورهاى آنها از خود آنها باشد؛ به عبارت ديگر تمايل دارند خود همسان باشند. اين باورها غالباً با توجه به دلايلى که در مورد موفقيتها و شکستهاى خود ابراز مىکنند آشکار مىشود. به اين دلايل، ويژگىهاى علّى مىگويند. مىتوانيم از افراد در هر سن و سالى که انتظار داشته باشيم که سطح بالائى از عزتنفس را از خود نشان دهند و ويژگىهائى را مطرح کنند که:
- درونى است و باور دارند که رفتارها بر بازده و حاصل کار اثر مىگذارد
- پايدار است و باور دارند عواملى که بر بازده و حاصل کار اثر مىگذارد همان است و از يک وضعيت و وضعيت ديگر تغيير پيدا نمىکنند
- قابل کنترل است و باور دارند که آنها شخصاً عوامل اثرگذار بر بازده را کنترل مىکنند
براى مثال، ورزشکارانى که عزت نفس بالائى را دارا هستند موفقيت خود را به استعداد فطرى خود نسبت مىدهند و فکر مىکنند که مجدداً مىتوانند موفق شوند و باور دارند که خود مسؤول و علت موفقيت خود بودهاند و در اين قضيه شانس و اقبال اثر چندانى نداشته است. آنها شکستهاى خود را موقتى مىپندارند و با نيروى مضاعف به تمرينات خود ادامه مىدهند تا مهارت خود را در همان رشتهٔ ورزشى بالاتر برند.
در مقايسه، افرادى که داراى سطح پائينى از عزتنفس هستند شکست خود را به ويژگىها و عواملى نسبت مىدهند که:
۱. بيرونى است و باور دارند که نمىتوانند بازده و حاصل کار را تغيير داده، عوض کنند؛
۲. پايدار نيست و باور دارند بازده، حاصل تأثيرات نوسانى مانند شانس خوب يا بد داشتن است؛
۳. قابل کنترل نيست و باور دارند آنها نمىتوانستند کارى بکنند که بازده و حاصل کار را با آنچه بهدست آمده متفاوت سازند.
ورزشکارانِ با عزت نفس پائين غالباً علت باخت خود را ناتوانى مىدانند و دليل موفقيت خود را به شانس يا ساده بودن کار نسبت مىدهند؛ بهطورى که هر کس مىتوانست موفق شود.
آزمون خصلتهاى علّى به ما کمک مىکند تا رفتار بزرگترها را بفهميم، ليکن تعداد کمى از پژوهشگران خصلتهاى علّى کودکان را در زمينهٔ ورزش مورد تحقيق قرار دادهاند. چنين اطلاعاتى جالب توجه است؛ زيرا کودکان در فرآيند رشدِ عزت نفس هستند. در موارد بسيار ديدهايم کودکان همچنان که رشد مىکنند، از عوامل متفاوتى براى قضاوت در خصوص رشد خود استفاده مىکنند، لذا بايد دقت و درستى تخمينهاى آنها را در مورد خود آنها ملاحظه کنيم و نقش بزرگترها را در کمک به آنها براى موفقيت و عللى را که به آن استناد مىکنند در نظر بگيريم.