(براساس فیلمنامه شب سمور نوشته بهرام بیضایی)
(این فیلم به نمایش عمومی درنیامده است)
در كوران انقلاب یكی از مأموران عالیرتبه ساواك بهنام امانی بالاله كه فارغ التحصیل رشته پزشكی است ازدواج می كند. لاله در طول روز به مداوای مجروحان تظاهرات خیابانی مشغول است. امانی در شب عروسی به سازمان امنیت احضار میشود تا نظر خود را درباره آزادی و مرگ گروهی از زندانیان سیاسی كه زیر اسمشان خط قرمز كشیده شده و محكوم به اعدام هستند اعلام كند. او وقتی در بررسی اسامی متوجه میشود كه برادر لاله جزو زندانیان است رای بر اعدام برادر همسرش میدهد. لاله از تلفنهای مكرر به خانه و غیبت امانی مشكوك میشود و از جمال دوست برادرش كه عضو یك گروه مسلح است میخواهد كه به تعقیب امانی بپردازد. لاله با یافتن دفترچه تلفن و اسلحه امانی نشانههائی از ساواكی بودن همسرش به دست میآورد. مداركی نیز كه جمال در اختیار او میگذارد برایش شكی باقی نمیگذارد. با بازگشت امانی به خانه، لاله او را بازخواست میكند. امانی همسرش را به باد كتك می گیرد. لاله و بعد جمال كه برای كمك آمده است امانی را هدف گلوله قرار میدهندو از پا در می آورند.