فارگو، داکوتای شمالی. ̎مارج گاندرسن̎ (دورمند) پلیس محلی، زن بارداری است که تحمل، سادگی و رفتار مهربانش ذکاوتش را پنهان کرده است. وقتی جسد دو سرنشین اتومبیلی در نزدیکی جسد یک پلیس کشف میشود، ̎مارج̎ این اتفاق را با پروندهٔ دیگری در مورد دو خلافکار به نامهای ̎کارل̎ (بوسکمی) و ̎گیار̎ (استورمار) کنار هم میگذارد. این دو نفر قبلاً توسط ̎جری لوندگارد̎ (میسی)، یک فروشندهٔ اتومبیل که در فروشگاه پدرزن و رئیس پولدار و متکبرش، ̎وید̎ (پرسنل) کار میکند، مأمور اجراء نقشهای شدهاند. ̎جری̎ با حقههای سادهای که در حسابهای شرکت جنرال موتورز بهکار میبرد، توانسته کمی پول جمع کند اما در شرف لو رفتن است. وقتی ̎وید̎ معاملهٔ پرسودی را که میتوانست زندگی داماد و دخترش را نجات دهد به هم میزند، ̎جری̎ از روی ناامیدی ̎کارل̎ و ̎گیار̎ را مأمور میکند تا همسرش را برای باج گرفتن از ̎وید̎ بربایند. اما همانطور که قابل پیشبینی بود هیچ چیز براساس نقشه پیش نمیرود و قتلهای متعددی صورت میگیرد و ̎مارج̎ باردار با آن شکم بزرگش و احتیاج دائمش به غذاخوردن، برای یافتن قاتلان تلاش میکند...
● بازگشت به شکل و قالبهای اولیه که نشاندهندهٔ تسلط و توانائی کوئنها در آمیزش ترس و طنز و رسیدن به گروتسکی شخصی است، در فارگو، از ̎سبکگرائی̎ و به بازی گرفتن قراردادهای ژانری تشنهٔ خون (ساختهٔ خود کوئنها، ۱۹۸۴) خبری نیست ولی در عوض نوعی شکل ضد نمایشی و تعمداً بیروح انتخاب شده که بهخوبی فضای سرد و مرگبار فیلم را بیان میکند. انتخاب مکدورمند برای ایفای نقش زنی باردار که عملاً از انجام هرگونه کنش فیزیکی ناتوان است، برای تشدید این حس غیرنمایشی فیلم بوده است.