̎روی ایگان̎ (کایتل) زمانی سارق بسیار موفقی بوده ولی مدتی است از کار بیکار شده و زندگی آرامی را در ̎میدوست̎ میگذراند. برادرش، ̎لی، (هاتن)، او را به از سرگیری حرفهاش ترغیب میکند؛ ̎لی̎ به این نتیجه رسیده که دوران بزهکار خردهپا بودن بهسر رسیده و حالا باید سرقتی بزرگ انجام دهد که او را به ثروتی هنگفت برساند. ̎لی̎ و ̎روی̎ نقشهای برای سرقت از یک جواهرفروشی در پالم اسپرینگز طرح میکنند و بههمین منظور از دو نفر کمک میگیرند: ̎خورخه̎ (دومینگس)، یک مرد اهل خانه و خانواده و ̎اسکیپ̎ (دورف)، رانندهای عصبی مزاج و بیکله. سرقت دقیقاً از روی برنامه اجرا و عملی میشود ولی بعد ̎اسکیپ̎ هفتتیرش را به طرف شرکایش میگیرد و ̎لی̎ و ̎خورخه̎ را میکشد. ̎روی̎ فرار میکند و سوگند میخورد به کمک ̎ریچل̎ (یانسن)، همسر ̎خورخه̎، انتقام خون برادرش را بگیرد...
● اثری مینی مالیستی، با خشونتی تنیده در تار و پود اثر (و نه خشونتی مهوع و نمایشی)، با بازی خیرهکنندهٔ دیگری از کایتل و فیلمنامهای منسجم. جالب اینکه در فیلمی با چنین خط داستانی از پلیس هیچ خبری نیست! اروین در سومین ساختهٔ سینمائی خود، نئو نوآری دیدنی با فضائی مؤثر خلق میکند که دورف نیز در جان بخشیدن به شخصیت منفی پسر جوان خوشسیمائی که حس حسادت یک دزد بازنشسته را به آسانی میتواند تحریک کند تا چنان خشونتی را در حقش اعمال دارد، بسیار موفق است.