نیویورک، سال ۱۹۷۸. FBI به ̎جو پیستونه̎ (دپ)، مأمور خود، وظیفهٔ نفوذ به یکی از گروههای مافیائی را میدهد. ̎جو̎ با نام مستعار ̎دانی براسکو̎، اعتماد ̎لفتی رودجرو̎ (پاچینو) را جلب میکند و وارد گروه مافیائی او میشود. ̎جو̎ میبیند که چگونه اعضاء گروه به رهبری ̎سانی بلک̎ (مادسن)، دار و دستهٔ مخالف را قلع و قمع میکنند و خودش هم برای جلب اعتماد ̎لفتی̎، مجبور به آدمکشی میشود. ̎جو̎ مدارک کافی تهیه میکند و FBI دستور خروج از گروه را به او میدهد؛ در حالیکه ̎جو̎ میداند خروجش از گروه به کشته شدن ̎لفتی̎ خواهد انجامید...
● ظاهراً فیلمساز قصد دارد تا ذهنیت تماشاگر را نسبت به دنیای پر زرق و برق و باشکوه گنگسترها برهم زند و تصویری واقعگرایانه و عبرتآموز از تبهکاری و فساد ارائه دهد. اما حتی با پذیرفتن این نیت، که البته تقلیدی آشکار و ضعیف از دوستان خوب (مارتین اسکورسیزی، ۱۹۹۰) است، فیلم اثری سرد و بیروح است که تماشاگر تا انتها هیچچیز تازهای در آن نمییابد. بهرغم حضور دو ابر ستاره، باید واقعبینانه پذیرفت که بازیگر درخشان فیلم مادسن است که با آن شکم جلو آمدهاش تصویری هجوآمیز از گنگستری شیکپوش و جذاب ارائه میکند.