̎جک̎ (ویلیامز) پسری است که با سرعتی غیر معمول رشد میکند، وقتی مادرش ده هفته باردار بوده، او را به دنیا آورده است. سالها از مدرسه دور نگه داشته شده وبنابراین از سوی بچههای در و همسایه، یک بچه غیر عادی تلقی میشود و از او دوری میکنند. بالاخره وقتی به مدرسه دولتی میرود، او را سر کلاس چهارم دبستان مینشانند؛ گرچه او بچهای ده ساله است اما شکل و شمایل یک مرد کامل چهل و اندی ساله را دارد. هم شاگردیهایش، بیرحمانه او را اذیت میکنند تا آن که بالاخره، حسن و امتیاز هم شاگردی بودن با او را در مییابند. ̎لارنس وودراف̎ (کازبی)، یکی از معلمانش میکوشد به ̎جک̎ کمک کند تا با شرایطش نار بیاید...
● حتی اگر بپذیریم که کوپولا برای ساختن فیلمی سفارشی محدودیتهائی داشته، باز هم فیلم در زمره بدترین آثار او و نیز ویلیامز قرار میگیرد. ویلیامز این بار به جای نقش بزرگسالی که با دنیای معصومانه کودکانه به آسانی ارتباط برقرار میکند، نقش کودکی را به عهده میگیرد که با بلوغ زودرس و پیش از ̎موعد̎، از دنیای کودکی دور میشود. و بهدلیل همین فاصله با پرسونای سینمائیاش، تماشای او در این نقش دلچسب نیست.