"سر ادوارد مور" (ویلیامسن)، دلال هنری، شیفته "مارگو" (کارینا)، دختری جوان و سرزنده میشود که بهعنوان کنترولچی در یکی از سینماهای لندن کار میکند. اما بهزودی در مییابد که او چندان "سربهراه" نیست. "مارگو" نیز به هویت واقعی "مور" پی میبرد، به گالری او میرود و کاری میکند که زنش خانه را ترک کند. "مارگو" در خانه "مور" مستقر میشود و با کمک "هروه" (دروئو)، یکی از دوستان قدیمیاش نقشه به چنگ آوردن ثروت "مور" را میکشد...
٭ اقتباسی نه چندان موفق از رمان پرآوازه نابوکوف (چاپ ۱۹۳۳). در واقع سبک استاد بهطور کامل قابل "ترجمه" به زبان فیلم نیست و فقط زیر بنای قصه را میتوان از آن گرفت. نابوکوف نقطههای ضعف بشری را به نحوی واقعی و تراژیک برجسته میکند. اما ریچاردسن بیشتر به جنبههای نفسانی مضمون نظ داشته و پرداخت ملالآوری ارائه میدهد. فیلم همچنین در ایجاد همدلی نسبت به سه شخصیت اصلی هم موفق نیست؛ ضعفی که البته به کار بازیگران ربطی ندارد.