همسر نسیم در بیمارستان بستری است و نیاز به عملی دارد كه هزینه آن سنگین است. نسیم به پیشنهاد دوره گردی میپذیرد یك هفته سوار بر دوچرخه ركاب بزند و عدهای تماشاچی را به دور خود گرد آورد. دلالهای بزرگ شهر كه بر سر برد و باخت نسیم شرط بسته اند، برگزاری مسابقه او را ترتیب می دهند تا در ازای آن هزینه درمان همسرش را تأمین كند. وقتی مسابقه به پایان میرسد، مرد دوره گرد با زنی كولی محل مسابقه را ترك میكند و نسیم در محاصره خبرنگاران خارجی، همچنان ركاب میزند.