ـ "استو اسمیت" (ویلیامز) از طرف سردبیر روزنامهای که در آن کار میکند مأموریت مییابد تا گزارشی درباره رسوائی اخیر خانواده ثروتمند "شویلر" تهیه کند ـ پسر خانواده با دختری اهل نمایش رابطه برقرار کرده است. "استو" توجه "آن" (هارلو)، دختر خانواده، را جلب میکند و علاقهای که بین آنان ایجاد میشود به ازدواج میانجامد. این ازدواج بیش از همه مایه دلشکستگی "گالاگر" (یانگ)، همکار و دوست صمیمی "استو" میشود، چون او آرزوی ازدواج با "استو" را داشته است. روزی "آن"، "اسو" را سرگرم کار روی یک نمایشنامه با "گالاگر" میبیند و حسادتش تحریک میشود. به زودی نیز اختلاف بین "استو" و خانواده "شویلر" بالا میگیرد و سرانجام "استو" آنان را ترک میکند و با "گالاگر" میرود...
ـ "برای داستان فیلم، من و جو شوئرلینگ [نویسنده فیلمنامه] تکهای از نمایشنامه صفحه اول را بلند کردیم... و فیلم را از شوخی و طنز و بازیگران بزرگ انباشتیم: یانگ، ویلیامز (استعداد جدید کمدی)، و برای جذابیت بیشتر، هارلو ـ الهه زمان. با اینها مگر میشد موفق نبود؟" ـ کاپرا