ـ "ریکو" (رابینسن) گنگستری است که پس از شکست دادن رقیبان، سرکرده و سلطان دنیای تبهکاران میشود و اداره تمام مراکز "سرگرمی" شهر را در دست میگیرد. اما سرانجام، زنی به او خیانت میکند و به دست پلیسها کشته میشود.
ـ ساختن فیلمهای ناطق گنگستری (به سبک و سیاق امروزی) با سزار کوچک آغاز میشود. قهرمان داستان، که از نسب مهاجران کاتولیک است و از نابهنجاریهای جنسی رنج میبرد، سرانجام به پایانی پرخشونت تن میسپارد. او جنایتهایش را به خاطر حرص و طمع مرتکب نمیشود، بلکه بهعنوان ابرمردی که تنها قدرت را دوست دارد، به آنها دست میزند. بازی فوقالعاده عالی رابینسن بر سرتاسر فیلم سنگینی میکند و با همین نقش "ریکو" به شهرت میرسد. جملهای که بههنگام مرگ به زبان میآورد، نیز در تاریخ سینما ثبت میشود: "مروتات را شکر، اینه آخر کار ریکو؟"