̎معصومه̎ زنی است نویسنده که قصد دارد قصه زندگی مادرش را از دیدگاه خود به رشته تحریر در آورد. اما در زندگی روزمرهاش مسائلی پیش میآید که در نگارش آن به تناقض میرسد. او در مییابد که همسرش ̎خسرو̎ با زنی مطلقه رابطه پنهانی دارد، او همزمان با نگارش زندگی مادرش در دوران کشف حجاب و خواستگارانش در مییابد که یکی از خواستگاران قدیمیاش به نام ̎فرهاد̎ موجب آشنائی خسرو با زن مطلقه بوده است تا شاید به این ترتیب معصومه از شوهرش طلاق بگیرد و فرهاد بتواند به او دست پیدا کند. خسرو این نظر معصومه را نمیپذیرد ولی او را طلاق نمیدهد و معصومه نیز در چاپ کتابش با ناشر دچار اختلاف میگردد.